به گزارش صدای بورس،نرخ بیکاری در بهار امسال به ۲/۸ درصد رسید. در برنامههای توسعه کشور، برای سه شاخص اقتصادی تورم، رشد اقتصادی و بیکاری عدد هشت به عنوان اهداف در نظر گرفته شده است و تنها عددی که در واقعیت به آن نزدیک شدهایم، همین عدد بیکاری است. اگرچه نرخ بیکاری در شاخصهای اقتصادی بسیار استفاده میشود اما این شاخص بنا بر تعریف خود، گیجکننده است و الزاماً نشان نمیدهد که واقعاً چند نفر بر سر کار مشغول هستند.
طبق تعریف، نرخ بیکاری نسبت افرادی است که در هفته قبل در جستوجوی کار بودهاند و کار نداشتهاند، به تمامی افرادی که در بازار کار، فعال هستند. در این حالت اگر بخشی از جمعیت مشمول سن کار، از یافتن شغلی متناسب ناامید شده و از بازار خارج شود، کاهش نرخ بیکاری رقم میخورد، در حالی که بر تعداد شاغلان افزوده نشده است. مثال مشهور این اتفاق، کرونا و اثرات آن بر بازار کار است. در بهار ۱۴۰۰، نرخ بیکاری به عدد ۸/۸ درصد رسید که از نرخ ۶/۱۰ در پاییز ۱۳۹۸ کمتر است اما همزمان تعداد شاغلان هم از ۲۴ میلیون و ۴۴۶ هزار نفر در پاییز ۱۳۹۸، به ۲۳ میلیون و ۶۷۶ هزار نفر در بهار ۱۴۰۰ رسیده است. از این رو معیار مناسب برای سنجش وضعیت کار، سطح اشتغال است.
مقایسه وضعیت اشتغال
دولت ابراهیم رئیسی در آغاز فعالیت خود، وعده ایجاد یک میلیون شغل را داد که با این حساب، انتظار بر این بود که در بهار ۱۴۰۲ وضعیت اشتغال متفاوت باشد. همانگونه که اشاره شد، نرخ بیکاری کاهش یافته اما عدد شاغلان در بهار ۱۴۰۲ به ۲۴ میلیون و ۳۰۶ هزار نفر رسیده است که یعنی خالص ۶۳۰ هزار شغل در این دو سال خلق شده که هنوز با میزان اشتغال قبل از کرونا فاصله دارد و اقتصاد کشور هنوز در بخش کار به سطوح ماقبل این شوک نرسیده است. یکی از مشاهداتی که میتواند این وضعیت را توضیح دهد، اضافهکاری نیروی کار است. در پاییز ۹۸، کمتر از ۱۴ میلیون نفر از نیروی شاغل در اقتصاد بیشتر از ۴۴ ساعت در هفته کار کرده بودند اما در بهار ۱۴۰۲ در این دسته، ۱۷ میلیون و ۳۸۶ هزار نفر حضور دارند. این موضوع میتواند به بخش تقاضای نیروی کار در بنگاهها نیز بازگردد که ترجیح دادهاند به جای گسترش نیروی انسانی، از ظرفیت یک نیرو به صورت بیشتر استفاده کنند. بیشترین میزان صدمه به اشتغال هم مطابق انتظار به زنان وارد شده است که از چهار میلیون و ۴۶۷ هزار نفر (معادل با ۵/۱۴ درصد) به سه میلیون و ۸۶۶ هزار نفر (معادل ۱۲ درصد) رسیده است که نزدیک به ۶۰۰ هزار نفر کاهش شغل برای زنان را نشان میدهد. در دولت رئیسی و در فاصله بهار ۱۴۰۰ تا بهار ۱۴۰۲، تنها ۲۴۴ هزار شغل برای زنان ایجاد شده که این عدد برابر با ۳۸ درصد شغلهای ایجادشده است. باید به این نکته توجه کرد که تنها ۱۶ درصد مشاغل در حال حاضر در اختیار زنان است. در اینجا، مسیر علّی برای کاهش مشارکت زنان در اقتصاد را بیان نمیکنیم اما به نظر میرسد که علاوه بر موضوعات فرهنگی، اقتصاد ایران به دلایل دیگری هم با کاهش حضور زنان در اقتصاد مواجه باشد و از همین رو، در کشورهای منطقه هم نرخ مشارکت زنان ایرانی بالا نیست.
چشمانداز آینده
وضعیت اشتغال از دو جهت عمده اهمیت دارد. با توجه به آنکه منبع اصلی درآمدهای خانوار در ایران، ناشی از کار کردن و درآمد آن است؛ پایش وضعیت اشتغال اهمیت زیادی دارد. در اقتصاد امروز ما، ۵۱ درصد شاغلان در بخش خدمات فعالیت میکنند و ۳۳ درصد در بخش صنعت مشغول به کار هستند. رشد بخش خدمات در نیروی انسانی، عموماً ناشی از کارهای با درآمد پایین است و از همین رو، در دوران رشد اقتصادی پایین کشور این بخش بزرگتر شده است. در مقابل بخش صنعت، ارزش افزوده بالاتری در اقتصاد ایجاد میکند و موتور محرکه رشد اقتصادی در دهههای گذشته در ایران بوده است اما باید توجه کرد که این بخش از اقتصاد نیاز به سرمایهگذاری دارد و مهمترین چالش رشد در این بخش، تحریمهاست. با توجه به زمینههایی که مجدد در ادبیات جهانی رشته اقتصاد با عنوان سیاست توسعه صنعتی مطرح شده است، احتمالاً در آینده نزدیک دوباره این موضوع مدنظر قرار میگیرد. احتمالاً روایت رانندگان تاکسیهای اینترنتی را شنیدهایم که از شغل سابق خود میگویند و این مشاغل را موقتی و برای عبور از وضعیت فعلی میدانند؛ اما نکته مهم این است که چقدر امکان احیای شغل برای این افراد وجود دارد؟
یکی از منابع مهم پژوهش در زمینه بازار کار در ایران، طرح آمارگیری نیروی کار در ایران است که مرکز آمار ایران، به صورت فصلی نتایج آن را گزارش و همچنین دادههای خام این طرحهای آمارگیری را منتشر میکند. اگرچه گزارش فصل بهار ۱۴۰۲ منتشر شده، اما مرکز آمار هنوز (اول شهریور) دادههای این طرح را منتشر نکرده است تا پژوهشهای مستقل در مورد رفتار خانوار در این زمینه صورت بگیرد.
- محمد ملانوری -پژوهشگر اقتصادی
منبع: ماهنامه بازار و سرمایه شماره۱۳۴
نظر شما