تغییراتی به این شکل در قیمت خوراک پتروشیمیها، به طور کلی کار درستی نیست زیرا در هر نهاد اقتصادی یک نیاز اولیهای وجود دارد و آن این است که در هر مجموعهای بتوان تمام امور کسب و کار را برنامه ریزی کرد و بر اساس آن مدل برنامه ریزی، اقدامات لازم را انجام داد و سپس حرکت کرد. حال اگر برنامه ریزی شود و بعد از آن آیتمها به صورت ناگهانی تغییر کند به این معنا است که امکان دارد برنامه طراحی شده دیگری قابل اجرا نباشد و یا اینکه نیاز به تغییرات بنیادی و اقدامات دیگری داشته باشد. ممکن است بسیاری از افراد با این پیش فرضها درگیر آن موضوع شده باشند اما وقتی پیش فرضها و پارامترهای اثر گذار را حذف میکنند، تمام آن افراد از این مسئله تاثیر خواهند گرفت.
اولین مسالهای که در این ماجرا و تصمیماتی از این دست وجود دارد این است که قابلیت برنامه ریزی را در بازار سرمایه به هم میریزد و ریسک بازار سهام را نیز بالا میبرد، در نتیجه همواره سرمایه گذار در بازار سرمایه دچار ترس میشود چرا که با یک پیش فرض مشخصی وارد بازار سهام شده است.
به طور مثال محاسباتی برای خرید سهم پتروشیمی دارد اما با فرض این که EPS و DPS آن به این شرط است که نرخ خوراک طبق رقم مشخصی باشد. زمانی که هر سال وارد سهمی شویم و بعد از مدت کوتاهی قیمتها جابه جا شود آیا میتوان سمت فروش را جبران کرد یا نه و ممکن است این EPS و DPS تحت تاثیر واقع شود، بنابراین به طور کلی تغییراتی اینگونه که ناگهانی رخ میدهد به هر شکلی که باشد، به طور کلی برای اقتصاد مضر است زیرا قابلیت برنامه ریزی را به هم میریزد و در تحلیلهای سرمایه گذاران موضوع ریسک و ترس را پررنگ کرده و در نتیجه رونق بازار سرمایه دچار مساله میشود. به نظر میرسد اگر بخواهیم در اقتصاد تغییری ایجاد کنیم، باید زمان تغییراتمان مشخص باشد و اگر نباشد یا خلق الساعه است و یا دستوری، به طور مثال در رابطه با حقوق کارکنان، فرمول مشخصی وجود دارد، در انتهای هر سال تغییر میکند، در وزارت کار جلسه تشکیل میشود و بر اساس پارامترهایی مشخص تصمیم گیری میکنند و زمان اعلام آن نیز تقریبا مشخص است، بنابراین وقتی که در مدلهای اقتصادی به صورت محرز موضوع را مینویسند، میدانند در حال حاضر حداقل حقوق و محاسبات آن چقدر است ضمن این که در آخر سال نیز اعلام میشود و اینکه بر روی روند تغییرات نیز میتوان تجربهای را تحلیل کرد که به طور مثال کسانی که آن را تغییر میدهند با یک الگوی مشخصی میانگین میگیرند، در نتیجه افراد میتوانند برنامه ریزی کنند.
اما وقتی زمان، میزان و الگوی تغییر مشخص نباشد و در هر زمانی با هر درصدی و به هرشکلی و از هر مرجعی ممکن است باشد در نتیجه این نوع تغییرات خارج از برنامه بوده و بر روی تمام ابعاد اقتصادی تاثیر خواهد داشت و همچنین به طور خاص بر روی بازار سرمایه در کوتاه مدت همیشه اینگونه تغیرات ناگهانی تاثیرات منفی دارد، بنابراین همیشه در کلیه موضوعات مرتبط با فرآوردههای بالادستی و پایین دستی نفت و پتروشیمی از مرجعهای بین المللی برای قیمت گذاری استفاده میشود، یعنی بر اساس آن معیار خود را تنظیم میکنند و به نظر میرسد در حال حاضر نیز همین گونه است. یعنی با احتساب قیمت بین المللی آن محصول و هزینههای نگهداری و حمل ونقل و در نظر گرفتن حمایت از صنایع و ... محاسبه میشود. اما در رابطه با فرمول محاسبه اخیر نمیتوان اظهار نظر کرد. نکته اصلی این است که در بازار سرمایه و اقتصاد باید همه چیز قابل برنامه ریزی باشد و تغییرات ناگهانی اتفاق نیفتد.
- حسین میری - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۱۸ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما