در دنیا توکنایز شدن داراییهای سرمایهای در کنار رمزارزها به یکی از موضوعات فراگیر تبدیل شده و برای درک این روند جدید در بازارهای مالی باید بر مفهوم مالی غیرمتمرکز یا «دیفای» تمرکز شود، اما دیفای چیست؟ برخلاف روندهای رایج در بازارهای مالی طی چند دهه گذشته - که همه ابزارها قصد داشتند در بورسهای بزرگ لیست شوند، در سامانههای جامع بورسها معامله شوند و به صورت متمرکز، ابزارها و بازارها در نظر گرفته میشدند و توسعه پیدا میکردند، بورسها با یکدیگر ادغام و هستههای معاملاتی متمرکز میشدند و براساس آن نهادهای مالی بزرگ شکل گرفتند - دیفای این روندها را تغییر داده و بازارهای مالی را به سمت رویکرد غیرمتمرکز حرکت میدهد.
به واسطه بازارهای مالی غیرمتمرکز خیلی از استارتآپها توانستند، داراییهایشان را در خارج از بورس و تنها با فعالیت در صرافیهای غیرمتمرکز و شبکههای بلاکچین تبدیل به اوراق بهادار یا اصطلاحاً توکنایز کنند و از این طریق خیلی از داراییها که در بورسها قابل معامله نبودند، امکان معامله یافتند و تجربه موفق برخی رمزپولها مانند بیتکوین و اتریوم این شوق و اشتیاق را به وجود آورد که میتوان ابزارهای مالی که در گذشته در قالب صندوقهای سهامی، سهام یا اوراق بدهی در بورسها بودند را از این پس در صرافیهای غیرمتمرکز و بازارهای مالی غیرمتمرکز منتشر و قابل معامله کرد. طی چند دهه گذشته به خصوص پس از تصویب قانون بازار اوراق بهادار در بازار مالی ایران که حدود ۲۰ سال از تصویب آن میگذرد، همین روند متمرکزسازی و توسعه متمرکز بازارها و ابزارها از طریق نهاد ناظر و بورسهای متمرکز وجود داشته و براین اساس همیشه تلاش شده هر یک از داراییهای بهادار پس از دریافت مجوز از سازمان بورس و ثبت در شرکت سپردهگذاری مرکزی، در یکی از بورسهای رسمی کشور قابل معامله شوند. این روند تا چند سال اخیر در دنیا رایج بود اما با ورود دیفای یا مالی متمرکز به عرصه بازارهای مالی، قواعد را برهم زده و این انگاره را جا انداخته که دیگر نیازی به محدود ساختن ابزارهای مالی در بورسهای مترکز نبوده و حتی دیگر ضرورتی ندارد تحت نظارت نهادهای ناظر قرار گیرند؛ لذا آنچه که پیشبینی میشود برای بورس ایران اتفاق بیفتد تنها ۲۴ ساعته شدن و توکنایز شدن داراییها نیست، بلکه بحث اصلی آن است که ما هم باید به سمت بازارهای مالی غیرمتمرکز حرکت و ابزارها و نهادهای مالی غیرمترکز را توسعه بخشیم، دقیقاً همانند روندی که در بازارهای مالی دنیا شکل گرفته است.
توکنایز کردن داراییها به واسطه فعالیت صرافیهای غیرمتمرکز و استفاده آنها از فناوریهای برتر که نسبت به بورسهای متمرکز یک گام جلوتر هستند و بستری را برای معاملهگران فراهم آوردهاند که بتوانند ۲۴ در هفت یا همان ۲۴ ساعته معامله داشته باشند یا اینکه در این بستر امکان تسویه مالی در لحظه فراهم شده است؛ درصورتیکه در بورس و شرکت سپردهگذاری مرکزی این امکان فراهم نیست.
غیرمتمرکز شدن داراییها و توکنایز شدن مزیت هایی در حوزه زیرساختارها اعم از ساعات معاملاتی، زمان تسویه و دامنه نوسان میتواند ایجاد کند که تأثیر بسزایی بر نهاد ناظر یعنی سازمان بورس و بورسها خواهد داشت. همانند سایر نقاط دنیا، نهادهای بزرگ مالی بازار سرمایه ایران از بورسها گرفته تا کارگزاران و شرکتهای تأمین سرمایه و سایر نهادهای بزرگ مالی باید به مفهوم دیفای و استفاده از فناوری نوین که گسترش پیدا کرده توجه کنند و در نظر داشته باشند اگر آن را نپذیرند قطعاً نهادهای مالی دیگری شکل خواهند گرفت و گوی سبقت را در این رقابت از نهادهای رسمی میربایند. امروزه حجم گردش مالی بازارهای غیرمتمرکز مانند صرافیهای ارز دیجیتال از کارگزاران بورس بیشتر است؛ طوریکه در بسیاری از روزها حجم معاملات رمزارزها آن هم فقط در صرافیهای ایرانی از بورس ایران پیشی میگیرند و براین اساس اگر به کارگزاران رسمی بورس ایران اجازه فعالیت در حوزه توکنایز و مالی غیرمتمرکز را ندهیم، میتوان پیشبینی کرد پس از مدتی نهادهای غیررسمی ایجاد و اوراق رسمی را به صورت غیررسمی توکنایز و معامله خواهند کرد و در نتیجه نهادهای مالی مجوزدار کشور از این حجم درآمدی محروم شوند، پس ضرورت دارد با روند مالی جهانی در حوزه توکنایز کردن داراییها همسو شد. نکته مهم و حائز اهمیت دیگر آن است که صندوقهای سرمایهگذاری در رمزارزها به یکی از ابزارهای جذاب سرمایهگذاری تبدیل شدهاند و در دنیا این روند شکل گرفته که ارزهای دیجیتال جهانشمول مانند بیتکوین و اتریوم و امثال آنها در کلاس داراییهای قابل قبول برای سرمایهگذاری محسوب میشوند و براین اساس ما هم باید به این مدل دارایی در صندوقهای سرمایهگذاری توجه و شرکتهای مدیریت دارایی نیز در پرتفویشان این ابزار را برای ارائه به مشتریان در اختیار داشته باشند.
این واقعیت را باید پذیرفت وقتی مقدار قابل توجهی از سرمایهگذاری ایرانیها در حوزه رمزارزهاست، هرگونه غفلت منجر به از دست دادن سهم از این بازار خواهد شد و بنابراین میتوان به فعالیت صندوقهای رمزارز در بورس ایران نیز مجوز داد، البته تأثیر این اقدام بر اقتصاد ایران و نحوه فعالیت آنها پیچیده هستند و باید سازمان بورس این موارد را مورد بررسی قرار دهد. نکته مهم آن است که از طریق راهاندازی این صندوقها و ایجاد رمزداراییهای ایرانی میتوان به کاهش خروج پول از کشور کمک کرد و حتی روند مثبتی در جذب سرمایه شکل بگیرد.
-
علی مهدوی پارسا - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۵۷۴ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما