بازار سرمایه در حال حاضر با چالشهای متعددی مواجه است؛ از بیاعتمادی عمومی گرفته تا نبود سیاستهای روشن و باثبات در مدیریت کلان اقتصادی. در چنین فضایی، تصمیم به انجام عرضههای اولیه، آن هم بدون ایجاد زیرساختهای حمایتی و سیاستگذاریهای اطمینان بخش، بیشتر شبیه یک حرکت شتابزده است تا اینکه اقدامی در جهت توسعه بازار سرمایه باشد.
در ظاهر، نهاد ناظر هم معتقد است که شرایط بازار به حالت طبیعی بازنگشته است به همین دلیل هنوز دامنه نوسان در وضعیت محدود باقی مانده که خود نشاندهنده تردید نسبت به پایداری این تعادل ظاهری است. اگر واقعاً بازار به نقطهای از تعادل رسیده، پس چرا همچنان این ابزارهای کنترلی پابرجا هستند؟ و چرا برای سهامی که در حالت توقف به سر میبرند، هنوز تصمیم مشخصی اتخاذ نشده است؟
نگاهی به رفتارهای اخیر بازار بهروشنی نشان میدهد که هنوز از تحلیل منطقی و تصمیمگیری مبتنی بر آیندهنگری فاصله داریم. واکنشهای هیجانی به کوچکترین اخبار، تشکیل صفهای سنگین خرید و فروش، و رفتارهای گلهای سرمایهگذاران، همه نشانههایی از نبود اعتماد، آموزش و مدیریت روانی صحیح در بازار سهام هستند.
همزمان با این وضعیت، عرضه اولیه شرکتهای جدید ممکن است به جای جذب سرمایه تازه، باعث پراکندگی بیشتر منابع و فشار بر بازار ثانویه شود. در واقع، در شرایطی که سرمایهگذاران نسبت به آینده نامطمئن هستند، حتی عرضههای اولیه هم دیگر جذابیت گذشته را ندارند و حتی ممکن است با استقبال سرد مواجه شده یا به سرعت وارد فاز اصلاح قیمتی شوند.
همچنین نمیتوان از نقش توقفهای طولانیمدت برخی نمادها چشمپوشی کرد. برای مثال، شاهد بودیم که برخی نمادهای مهم مانند شرکتهای پتروشیمی بیش از یک ماه بسته بودند و نمادهای مربوط به سهام عدالت نیز نزدیک به سه سال است که متوقف ماندهاند.
چنین وضعیتی نشان میدهد هنوز ابهاماتی در بازار وجود دارد که مانع از تصمیمگیریهای شفاف و پیشبینیپذیر میشود. اینکه سهام عدالت همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرد و برخی از نمادهای مهم و بنیادی بازار، هفتهها یا حتی ماهها از تابلو غایب بودهاند و همگی این اتفاقات تأثیر روانی قابلتوجهی بر بازار دارند و اعتماد عمومی را بیش از پیش تضعیف میکنند.
نکته مهمتر این است که بازار سرمایه باید در چارچوب یک استراتژی بلندمدت و مبتنی بر منافع عمومی هدایت شود، نه با تصمیمات کوتاهمدت و مقطعی. عرضه اولیه زمانی میتواند موفق باشد که بازار از نظر نقدشوندگی، روانی و تحلیلپذیری در موقعیت مناسب
قرار گرفته باشد.
اگر نهاد ناظر و سیاستگذار اقتصادی واقعاً به دنبال بهبود وضعیت بازار هستند، ابتدا باید با آزادسازی دامنه نوسان، شفافسازی وضعیت نمادهای متوقف، و ارائه آموزشهای مستمر به سهامداران خرد، فضا را برای رشد پایدار فراهم کنند.
در غیر این صورت، عرضه اولیه نهتنها کمکی به توسعه بازار سهام نمیکند، بلکه میتواند به عنوان عاملی تشدید کننده در روند فرسایشی بازار سرمایه نیز عمل کند.
-
فاضل باغبان - معاون عملیات صندوقها و سبدهای تأمین سرمایه بانک ملت
- شماره ۵۸۵ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما