کارگزاری اولین نهادی است که در بازار سرمایه ایران به وجود آمده است. کارگزاران تا کنون تمام تعهدات خود را ایفا کرده و با مردم ارتباط مستقیم دارند. همچنین هدف آنها ارائه خدمات به مشتریان و سرمایهگذاران بوده است. به نظر میرسد مدیران مربوطه باید به جای محدود کردن کارگزاریها فرصتهای بیشتری در اختیار این نهادها قرارداده تا بتوانند از طریق شعب خود در شهرها جذب مشتری بیشتری برای بازار سرمایه داشته باشند. موارد مذکور بخشی از دیدگاههای یکی از مدیران پیشکسوت و برجسته بازار سرمایه است که توانسته در طول ایفای مسئولیتهای مختلف، رونق و توسعه را در مجموعههای تحت مدیریت خود بوجود آورد. فرصتی فراهم شد تا پیرامون مسائل بازار سهام، صنعت کارگزاری و غیره گفتوگویی با سید ابراهیم عنایت، مدیر عامل کارگزاری بانک سپه انجام دهیم.
دلایل عقب ماندگی بازدهی بازار سرمایه در سال 97 نسبت به بازارهای موازی چه بود؟
مهمترین دلیل این است که بازار سرمایه کماکان برای بخش زیادی از مردم شناخته شده نیست و از طرف دیگر دسترسی عموم مردم به بازار سرمایه فراهم نشده است. اگرچه در شهرهای بزرگ خصوصا تهران امکانات خرید و فروش سهام وجود دارد،اما برای فعالان بازاردر سایر شهرها بهخصوص شهرهای کوچک دسترسی به بازار سرمایه محدود است.
کوتاهی نهادهای مالی مانند کارگزاریها و صندوقها موجب عقب ماندگی بازار بوده است؟
خیر این گونه نیست. دلیل اصلی آن را میتوان سیاستگذاری تصمیمگیرندگان حوزه بازارهای پول و سرمایه دانست. در تمام دنیا مردم با مراجعه به شعب بانکها میتوانند به خدمات بازار سرمایه دسترسی داشته باشند. یکی از مشکلات موجود، جدایی سیاستگذاران حوزه بازار پول و بازار سرمایه است و این نهادها هنوز هماهنگی لازم را ندارند. به عنوان مثال کارگزاری بانک سپه به عنوان کارگزار بانک دولتی،به دلیل سیاستهای جاری و اینکه یکی از زیرمجموعههای آن بانک است امکان افزایش سرمایه را ندارد. سرمایه این کارگزاری دو سال در حساب بانک مانده و تا بهحال اجازه افزایش سرمایه به این شرکت داده نشده و هنوز نمیتوانیم خدماتی که بهصورت ایده آل مدنظر است را به مشتریان ارائه دهیم. همچنین سال گذشته شاهد ایجاد محدودیت خرید و فروش واحدهای صندوق سرمایهگذاری در بانکها بودهایم. با این محدودیتها عملاً بسیاری از فرصتهای سرمایهگذاری در بورس در شهرستانها از بین رفته است.
برای حل این چالش چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟
راهکار این است که بانک مرکزی مانند کشورها ی دیگر با سازمان و نهادهای بازار سرمایه نسبت به ایجاد تفاهمنامه اقدام کرده و اجازه دهد که بانکها در بازار سرمایه از طریق کارگزاریهایشان حضور فعال داشته باشند. در کشور، حدود ۲۰ هزار شعبه بانکی وجود دارد، سوال این است که چرا باید در شهرهایی که کارگزاران بورس حضور فعال ندارند، از فرصت ارائه خدمات در شعب بانکها استفاده نشود و دسترسی برای علاقهمندان به بازار سهام را فراهم نکنیم. اگر مجوز این فعالیت داده شود، نقدینگیهای سرگردان بیشتر جذب بازار سرمایه خواهند شد.
آیا در این خصوص تعامل بین سازمان بورس و بانک مرکزی وجود دارد؟
خیر. البته دلیل اصلی نبود تفاهم بین نهادهای تصمیم گیرنده بازار سرمایه و بازار پول در اجرای سیاستگذاریها است. مردم به شبکه بانکی اعتماد دارند اما تعداد شعب کارگزاریها در شهرستانها کم بوده و شناخت لازم از زمینه فعالیت آنها وجود ندارد. اگر خدمات کارگزاریها مانند سبدگردانی و صندوقهای سرمایهگذاری که برای ارائه آنها توسط کارگزاری در شعب بانک، محدودیت ایجاد شده مجدداً به حالت پیشین بازگردد موجب توسعه بازار و جذب نقدینگی بیشتر به بازار سرمایه خواهد شد.
دولت در ایجاد این محدودیتها چه نقشی داشته است؟
دولتمردان هنوز ظرفیتهای بازار سرمایه را به خوبی نشناخته و بهمزیتهای این بازار آشنایی ندارند. سیاستگذاران اگر با پتانسیلهای بازار آشنا گردند، موجبات رونق و توسعه اقتصادی کشور فراهم خواهد شد. برخی از کشورهای پیشرفته از پتانسیل بازار سرمایه استفاده و پس اندازهای خرد را جمع آوری و در اختیار کارآفرینان و صنعتگران قرار میدهند. بسیاری کشورهای پیشرفته، دلایل رشد اقتصادی و توسعه صنعتی خود را در گرو توسعه بازار سرمایه دانسته اند.
روند توسعه ابزارهای بازار سرمایه در سالهای اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟
معرفی ابزارهای بازار سرمایه اقدام بسیار مثبتی است اما اگر از آن استفاده نشود بی معناست. مانند این میماند که وسیلهای مفید اختراع شده ولی از آن استفاده نشود که درنهایت آن اختراع بیهوده خواهد بود. باید پذیرفت که در بازار سرمایه کشور ما ابزارهای معاملاتی در زمینه مدیریت ریسک به شدت محدود است. مشکلی که در زمینه ابزارهای بازار سرمایه وجود دارد این است که پیش از آنکه زمینه استفاده از این ابزارها برای مردم ایجاد گردد باید به معرفی دقیق ابزار پرداخته شود. همچنین با توجه به آمارها و سوابق موجود، افق سرمایهگذاری در کشور ایران کوتاه مدت است. متاسفانه ما فلسفه وجود بورس را بطور کامل متوجه نشده ایم و آنرا تنها محلی برای خرید و فروش اوراق شرکتها میدانیم که لزوماً هیچگونه تاثیری بر تأمین مالی شرکتهای پذیرفته شده ندارد. اقتصاددانان بر این باورند که کشوری از توسعه اقتصادی و صنعتی برخوردار خواهد شد که در آن بازار سرمایه قوی و پویا وجود داشته باشد.
با توجه به اندازه بازار سرمایه، در خصوص کارایی تکنولوژی و نرم افزارها ی موجود برای تحقق اهداف مد نظر چه نظری دارید؟
حجم بورس آمریکا چهار برابر تولید ناخالص داخلی (GDP) آن کشور است و به دلیل نقش بی بدیل این بازار در رونق اقتصادی آن کشور طبیعتاً زمینه توسعه ابزارها و تکنولوژیهای مورد نیاز، جهت رشد آن بازار فراهم میگردد. اما در کشور ما شرایط بدینگونه نیست. زمانیکه بازار سرمایه کوچک باشد لزوماً ضریب گسترش تکنولوژی آن نیز از رشد قابل ملاحظهای برخوردار نخواهد بود. همچنین وقتی تنها ابزار و نرم افزارهای تحلیل تکنیکال معیار خرید و فروش باشد این امر زمینه سوداگری را در بازار سرمایه تقویت میکند. حضور این افراد نیز به دلیل نقش آنها در افزایش نقد شوندگی بازار ضروری است اما همزمان اهمیت نقش سرمایهگذار بنیادی جهت تأمین مالی شرکتها نیز غیر قابل کتمان است، که متاسفانه این نقش در بازار سرمایه ما مغفول مانده است.
با توجه به توان بازارسرمایه در تأمین مالی، انجام این روند باید چگونه صورت گیرد؟
بازار سرمایه میتواند بازی برد- برد برای فعالان بازار باشد به شرطی که هدف اصلی بازار سرمایه که تأمین مالی شرکتهاست فراموش نشود. البته باید گفت که تأمین مالی شرکتها از طریق افزایش سرمایه بر مبنای سود انباشته یا مطالبات، تأمین مالی نیست چرا که نقدینگی جدیدی به شرکت اضافه نمیکند و صرفاً انتقال پول از بخشی از ترازنامه به بخش دیگر است. این در حالی است که افزایش سرمایه از طریق آورده نقدی، ورود نقدینگی جدید به شرکت از طریق بازار سرمایه است.
شما به عنوان عضو هیأت مدیره فرابورس هستید، اخیرا تغییراتی در قوانین بازار پایه ایجاد شد، دلیل اصلی فرابورس برای این تغییرات چه بوده است؟
هدف اصلی آن است که بازار پایه فرابورس شفافیتهای لازم را داشته باشد. چرا که در این بازار سهام شرکتها بدون گذر از فیلتر پذیرش، مورد معامله قرار میگیرند. دلیل دیگر، تسهیل در معاملات بازار پایه و جلوگیری از سوء استفادههای احتمالی در معاملات شرکتهای این بازار بوده است. در برخی موارد شاهد آن بوده ایم که شرکتی با ایجاد یکسری شایعات و جوسازی، قیمت سهام خود را بالا برده و این امر موجبات ضرر و زیان برخی سهامداران را فراهم کرده است. بیانیه ریسکی که برای معاملات در این بازار امضا میشد از اهمیت به سزایی برخوردار است، چرا که سرمایهگذار بالقوه از از ریسکهای مترتب بر این گونه سهام آگاهی پیدا خواهد کرد. اما بههرحال شرکت فرابورس به عنوان نهاد مسئول در این حوزه خود را موظف میداند تا با ارائه دستورالعملهای قوی و محکم باعث شود تا سهامداران با ریسک کمتری مواجه شوند.
درحال حاضر شاهد افزایش کانالهای بورسی در فضای مجازی هستیم که می تواند بر روی بازار سرمایه تاثیرگذار باشد، برای جلوگیری از این تاثیرات غیرواقعی چه راهکاری پیشنهاد میکنید؟
اگر کشورهایی پیشرفته و یا حتی کشورهایی که از لحاظ اقتصادی و فرهنگی مشابه کشورمان هستند را با هم مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد فضای مجازی تاثیری در بازار سرمایه آنها ندارد. مسئله مذکور بیشتر به بعد فرهنگی مردم کشورمان مربوط است. برخی از افراد از ابزارها و امکانات جدید درست استفاده نمیکنند و همین فرصتی میشود برای افراد سودجو که با ایجاد کانال در فضای مجازی و ارائه اطلاعات نادرست و گمراه کننده، مردم را دچار اشتباه کنند. البته این ضعف خودمان است و باید به مراجع رسمی اطلاع رسان که سازمان بورس بر آنها نظارت داشته و اطلاعات کامل و دقیق مانند سامانه کدال، مراجعه کرد. سازمان بورس نمیتواند همانند پلیس عمل کند. چرا که وظیفه سازمان این نیست که فعالیت کانالها و سایتهای اجتماعی غیرقانونی بورسی را متوقف سازد. بلکه وظیفه اصلی آن سازمان این است که اطلاعات را به صورت کامل، جامع و به موقع از شرکتها دریافت و در سامانههای رسمی منتشر کند. همچنین مردم باید به این نکته توجه داشته باشند که کانالهای تلگرامی در اختیار افراد حقیقی است و از منظر آنان منافع شخصیشان، بر منافع کل جامعه ارجحیت دارد.
با ادغام بانکهای نیروهای مسلح در بانک سپه، برخی از این بانک ها که کارگزاری نیز دارند تکلیف آنها چه خواهد شد؟
اطلاعات دقیقی در این خصوص ندارم، اما میدانم که این تغییرات شتابزده انجام نخواهند شد. چرا که برای بانک سپه به عنوان یکی از معتبرترین و بزرگترین بانکهای دولتی، منافع ذینفعان بانکهای ادغام شونده نیز به اندازه منافع خود مهم بوده و در راستای تحقق این امر نهایت دقت و مراقبت بهعمل خواهد آمد.
در اواخر سال گذشته شاهد تغییر در مالیات خرید و فروش سهام از 0.5 درصد به 0.1 درصد بوده ایم اما این بخشنامه در سال 98 تمدید نشد، در این زمینه چه نظری دارید؟
این کار به لحاظ تاثیرگذاری بر سهامداران درست نبود. بنده مخالف تصمیمات کوتاه مدت هستم و تصمیمات در این خصوص باید با دید بلندتر انجام شود چرا که موجب بروز عدم اطمینان در مردم و به خصوص بازار سرمایه میگردد. عدم تداوم ثبات در تصمیمگیریها و مقررات میتواند لطمات سنگینی به اعتبار بازار سرمایه وارد کند. اخذ مالیات اقدام موجهی است، چرا که همیشه نفت و درآمد نفتی در کشور وجود ندارد و بخشهای خصوصی و همه اقشار با پرداخت مالیات باید به اداره کشور کمک کنند.
یکی از برنامههای کارگزاری بانک سپه ارائه خدمات در شعب بانک سپه است، این روند چگونه انجام میشود؟
کارگزاری بانک سپه به عنوان اولین کارگزاری در سال 83 تالار اختصاصی بورس را ایجاد کرد. همچنین این کارگزاری اولین شرکت کارگزاری است که اقدام به ایجاد باجههای ارائه خدمات بورسی در شعب بانک سپه کرد و در مراحل بعد برخی از باجهها را نیز به تالار بورس تبدیل کرد. بانکها با توجه به پتانسیل خوبی که دارا میباشند، میتوانند توسعه فعالیتهای بازار سرمایه و تسهیل دسترسی مردم به بازار را فراهم نمایند. در شهرستانها پولهای سرگردان وجود دارد که از آن در راستای بهبود وضعیت اقتصادی کشور استفاده نمیشود و عملاً فرصتهای سرمایهگذاری غیر از مسکن، دلار و طلا وجود ندارد. با تحقق دیدگاه مذکور میتوان بخشی از این نقدینگی را جذب بازار سرمایه نمود و همین امر تحولات بزرگی در بازار سرمایه به وجود خواهد آورد. در مجموع با عملیاتی شدن دیدگاه فوق، بستر مناسب برای ایجاد و توسعه سوپرمارکتهای مالی ایجاد خواهد شد که در شرایط کنونی یکی از ضرورتهای بنیادین و مهم قابل تامل در بازار سرمایه به شمار میآید.
برخی معتقدند که صنعت کارگزاری در حال ورشکستگی بوده و ممکن است در آینده برخی کارگزاریها منحل شوند، در این خصوص چه نظری دارید؟
اعتقادی به ورشکستگی کارگزاریها ندارم، شاید در برخی کارگزاریها درآمد بالا وجود نداشته باشد اما مسئله اصلی این است که نگاه مسئولان بازار سرمایه به کارگزاران کاملا شفاف و مشخص نیست و احساس میشود که نقش کارگزار در یک دوره میان مدت و یا حتی بلند مدت را بخواهند کمرنگ و یا حذف کنند.کارگزاری اولین نهادی است که در بازار سرمایه به وجود آمده، همه تعهدات خود را ایفا میکند و ارتباط مستقیمی با مردم دارد. همچنین هدف آنها ارائه خدمات به مشتریان و مردم بوده است. بنابراین بهتر است مدیران مربوطه به جای کوچک کردن کارگزاریها فرصتهای بیشتری در اختیار آنها قرارداده تا بتوانند از طریق شعب خود در شهرها جذب مشتری بیشتری برای بازار سرمایه داشته باشند.
- راضیه عموزاد خلیلی- خبرنگار
- شماره ۳۰۰ هفته نامه اطلاعات بورس- صفحه۱۴
نظر شما