به گزارش صدای بورس، از آنجا که اقتصاد ایران از دهه ۵۰ به بعد متکی به درآمدهای نفتی بوده، کمتر از ۳۰ درصد بودجههای عمومی دولت به مالیات وابسته بوده است. بنابراین تنها ۳۰ درصد هدف نخست نظام مالیاتی طی این سالها اجرایی شده و مابقی هم به درآمدهای نفتی و سایر منابع درآمدی متصل شده است، این در حالی است که در کشورهای صنعتی ۹۰ درصد درآمدهای دولت از محل مالیاتها تامین میشود.
نظام مالیاتی در حوزه بازتوزیع ثروت نیز ماموریتی برای خود تعریف نکرده و برای همین است که پایههای مالیاتی مرتبط با هدف دوم نظام مالیاتی در ایران وجود ندارد. ما برای رویکرد سوم هم متاسفانه نظام مالیاتی را هماهنگ و ماموریتدار نکردهایم و جلوی فعالیتهای مخل تولید از مسیر مالیاتها تاکنون گرفته نشده است. بنابراین میتوان نظام مالیاتی را یک نظام ناقصالخلقهای دانست که تنها به رویکرد اول خود، آن هم با سهم ۳۰ درصدی بودجه عمومی دولت توجه کرده و در اجرای رویکرد دوم و سوم ماموریتی برای خود تعریف نکرده و به دلیل همین بیتوجهیها نیز پایههای مالیاتی مرتبط با این دو، شکل نگرفته است.
به طور کلی مالیات بر مجموع درآمد، مالیات بر ثروت، مالیات بر واردات کالاهای لوکس، مالیات تصاعدی بر مصرف، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات تصاعدی بر متراژ خانهها، مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر کالاهای سرمایهای و مالیات تصاعدی بر مصرف انرژی عمده پایههای مالیاتی هستند که اهداف دوم و سوم نظام مالیاتی را در مقام اجرا دنبال میکنند.
برای مثال اگر بخواهیم نظام اقتصادی عادلانهمحور باشد باید مالیات بر ثروت را تعریف کنیم؛ اگر به دنبال کاهش شکاف طبقاتی باشیم باید مالیات بر ثروت و مالیات بر مجموع درآمد خانوار را تعریف کنیم و اگر بخواهیم جلوی مصرفگرایی را بگیریم باید مالیات بر کالاهای لوکس، مالیات تصاعدی بر مصرف و مالیات تصاعدی بر مصرف انرژی را تعریف کنیم.
بیشتر بخوانید:
۲۰ اردیبهشت در حساب شماست
اما آنچنان که مشخص است توجهی به اهداف دوم و سوم نظام مالیاتی در اقتصاد ایران نشده و از همین روست که شکاف طبقاتی در حال افزایش است؛ مصرفگرایی و اتلاف منابع در حال شدت گرفتن است و ثروت تنها در دست گروه خاصی متمرکز شده است.
ریشههای پنهان این مساله را نیز باید در بالا بودن فشار تورمی دانست که به دلیل ضعف نظام مالیاتی این بار تورمی عملا به دوش فقرا افتاده و در مقابل ثروتمندان به دلیل بالا رفتن ارزش داراییهایی که دارند بدون آنکه مالیاتی پرداخت کنند از تورم لذت بردهاند. بنابراین در اقتصادی که وابسته به نفت است و دولتی که از صادرات و فروش نفت ارتزاق میکند نظام مالیاتی تنها نقش تزئینی داشته است.
متولی یا سیاستگذار مالیاتی باید هوشمندی لازم را در اجرای این سه هدف داشته باشد. اما متاسفانه نگاه عالمانه و اصلاحگرایانه به این نظام وجود نداشته چون نگاه دولتها به درآمدهای سرشار نفتی بوده و نسبت به هدف دوم و سوم، یعنی بازتوزیع ثروت و جلوگیری از فعالیتهای مخرب تولیدی عملات بیتفاوت بودهاند.
در عین حال سهم مالیات بر تولید ناخالص داخلی در ایران نیز بسیار پایین و بین ۶ تا ۸ درصد است، در حالی که میانگین جهانی نسبت مالیات به GDP حدود ۱۵ درصد و در کشورهای پیشرفته بالای ۲۰ درصد است. بنابراین نظام مالیاتی به صورت تزئینی و منفعلانه عمل میکند و همین مساله نیز باعث افزایش شکاف طبقاتی شده و گردش نقدینگی نیز در حال حاضر در بخشهای غیرمولد جولان میدهد.
وحید شقاقیشهری، اقتصاددان
منبع: جهان صنعت
نظر شما