بازار سرمایه و اقتصاد کشور در تأمین مالی پروژهها با چالشهای زیادی رو به رو است. در بازار سرمایه ابزارهای متناسب برای تأمین مالی یک پروژه و به ویژه پروژههایی که از درصد پیشرفت فیزیکی پایینی برخوردار هستند، وجود نداشت. اما در سالهای اخیر ابزارهایی از جمله صندوق پروژه و شرکت سهامی عام برای برطرف کردن این خلا شکل گرفتهاند.
ساختار صندوق پروژه به این شکل است که شرکتی که قصد اجرا کردن پروژه را دارد اما منابع مالی کافی نداشته و قصد دارد که از ظرفیت حقوق صاحبان سهام استفاده کند تا تأمین مالی پروژه خود را انجام دهد، پروژه را ارزشگذاری کرده و آن را به یک صندوق پروژه که تحت نظارت سازمان بورس است، انتقال میدهد. همچنین برای اینکه منافع عموم سرمایهگذاران رعایت و خیال سرمایهگذاران راحت شود، از آنجایی که تأمین مالی عام در حال صورت گرفتن است، صندوق ارکانی مانند ناظر، متولی و حسابرس دارد که با نظارت بر صندوق انجام میگیرد. وقتی که دارایی به صندوق منتقل میشود مدیر صندوق متناسب با منابعی که نیاز دارد از طریق سلب حق تقدم، واحدهای صندوق را به فروش میرساند و وجوه حاصل از آن را به پروژه تزریق میکند. بعد از تکمیل پروژه و بهرهبرداری، شرکت در بازار سرمایه IPO و به این ترتیب به شرکت سهامی عام تبدیل میشود.
یکی از مهمترین چالشهایی که صندوق پروژه و ابزارهای مبتنی بر پروژه دارند این است که میزان تأمین مالی که از طریق این ابزارها انجام میشود، برای انجام پروژههای بزرگ مقیاس کارآمد نیست خصوصا به دلیل اینکه طول دوره ساخت پروژه طولانی است. چالش دیگری که به نظر میرسد برطرف شده بحث مالیات است که از نقل و انتقال دارایی باید پرداخت شود. تا پیش از این نقل و انتقال دارایی از سهامدار به صندوق پروژه و برعکس مشمول مالیات میشد که در قانون جدید این موضوع رفع شده است. چالش سوم بحث بازار ثانویه و معاملات این ابزار است. پروژه بر اساس جریانات نقد خود نمیتواند قیمتگذاری شود و یک دارایی است که به بهرهبرداری نرسیده است بنابراین معاملات ثانویه مقداری دشوار بوده و نیازمند فرهنگسازی بیشتر در عموم سرمایهگذاران است.
- محمدرضامایلی - کارشناس بازار سرمایه
نظر شما