قانون بازاراوراق بهادار نیاز زیادی به تغییر دارد و در واقع پایه و اساس تغییراتی که مدنظراست تمام اختیارات نظارتی و اجرایی است که در بازار وجود ندارد. همچنین در تصمیماتی هم که در بازارسرمایه گرفته می شود دخالت زیادی ندارد و به نوعی حاکمیت دولت بر روی این قانون است و حاکمیت بخش خصوصی هم زیاد است.
از روسای شورای عالی بورس تا نحوه انتخاب اعضای هیات مدیره سازمان بورس و باقی مسائل همچون تصمیمگیریها و قوانین و مقررات بر این مبنا تعریف می شوند بنابراین اصلاح باید به صورتی انجام شود که بازار هم در تصمیم گیریها حضور داشته باشد. در ادامه به عنوان مثال می توان به این مورد اشاره کرد که اگر قانونی بخواهد تصویب شود که بر روی کلیت بازار تاثیر گذار باشد حتما نظر بخش اجرایی کار یا خود بازار هم لحاظ شود. در بخش نظارتها این موضوع بسیار مشهود است که نظارتها یک طرفه انجام می شوند و بازار و ترکیب شورای اعضای بورس در مقابل تصمیماتی که اتخاذ میشود در اقلیت تصمیم گیری قرار دارند. آرا و نظرات بازار و فعالان آن و همینطور ترکیب هیات مدیره سازمان بورس و باقی مسئولان در سیاست و تصمیم گیریها اعمال نمی شود، در مجموع می توان این موارد را ایرادات کلی برشمرد ضمن اینکه ایرادات جزیی شامل موضوع نظارتها و به ویژه نظارت پیشبینی نشده ناظران بازار است.
- حسن رضاییپور - کارشناس بازار سرمایه
- شماره ۴۴۹ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما