۲۰ شهریور ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۹
تاجرپیشگان سیاسی

دیدگاه سیاست مداران جمهوریخواه و دمکرات در ارتباط با سیاست های اقتصادی در آمریکا در سال های اخیر چه جهتی را در پیش گرفته است؟

برای مدیران آمریکایی، راب پرتمن یک سیاستمدار ایده آل است؛ شفاف، منطقی و با تجربه. او قبل از اینکه نماینده اوهایو بشود، ۸ سال مدیر بودجه دولت جورج بوش بود. سناتور پرتمن فقط یک نقص دارد: به زودی بازنشسته می‌شود. حزب جمهوریخواه برای جایگزینی او، جی. دی ونس را در نظر دارد، کسی که مورد حمایت فرمانده کل جمهوریخواهان (دونالد ترامپ) است. اما موضوع اصلی اینجاست: میان این دو تفاوت‌های اساسی وجود دارد. ونس شرکت‌های بزرگ فناوری را «دشمنان تمدن غرب» می‌داند و از مدیران آنها به عنوان دشمنان منافع مردم آمریکا یاد می‌کند.
حزب دموکرات با مواضع چپ‌گرایانه‌اش، شرکت‌ها را دردسری مداوم می‌داند. در همین ماه مجلس سنا لایحه جدیدی برای افزایش مالیات و کنترل قیمت داروها تصویب کرد. به بیان دیگر همانگونه که یکی از مدیران ارشد صندوق‌های سرمایه‌گذاری به ما می‌گوید: ما از دموکرات‌ها توقع دشمنی داریم، اما چیزی که برای ما جدید است دشمنی راستگراهاست. در سال‌های گذشته زمانی که شما به عنوان یک کارآفرین وارد دفتر یک سیاستمدار جمهوریخواه می‌شدید، اولین چیزی که از شما پرسیده می‌شد این بود: چگونه می‌توانم به شما کمک کنم؟ آن روزها تمام شده‌اند. دیگر شعار جمهوریخواهانی که می‌خواهند در انتخابات میان دوره‌ای و انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوند، هیچ سنخیتی با آرمان‌های گذشته ندارد و برای مدیران و کارآفرینان آمریکایی دلگرم کننده نیست.
مدیران و سیاستمدارانی که مجله اکونومیست با آنها مصاحبه کرده‌اند (که از ما خواسته‌اند نامشان برده نشود)، لحن جمهوریخواهان را نسبت به سال‌های قبل خصمانه‌تر توصیف می‌کنند. دعوای پر سر و صدای رون دسانتیس با دیزنی (به دلیل آموزش‌های ایدئولوژیک و جنسی دیزنی در کلاس‌های درس فلوریدا) و جمهوریخواهانی که بلک راک، بزرگترین مدیر دارایی جهان را به دلیل سرمایه‌گذاری در کمپین woke محکوم می‌کنند، مثال‌های قوی برای این موضوع هستند.
مدیر یکی از بزرگترین شرکت‌های آمریکا می‌گوید: قبلاً محور از چپ به راست بود. اکنون این یک محور از خودی به غیرخودی است. به نظر می‌رسد هر کس قصد دارد ثابت کند که بخشی از بیرونی‌ها نیست، و این شامل تجارت نیز می‌شود. همانطور که سیاست جمهوریخواهان نسبت به کسب و کارهای بزرگ تغییر می‌کند، ممکن است نسبت به تجارت نیز تغییر کند. حمایت دیرینه راستگرایان از بازار آزاد و تجارت آزاد در حال کمرنگ شدن است. رابطه نزدیک میان راستگرایان و بازار آزاد برای سالیان سال موجب رشد و شکل‌گیری سرمایه‌داری آمریکایی شده است. سودمحوری شرکت‌ها برای تجارت آزاد در خارج از کشور و کسب‌وکار و تقسیم کار آزاد در داخل با عقیده جمهوریخواهان مبنی بر آزادی فردی و ضد کمونیسم بودن همراه بود. حتی در سال ۱۹۹۰ دولت چپ‌گرای کلینتون نیز سیاست‌ها و قراردادهایی در حمایت از بازار سرمایه‌داری و دسترسی شرکت‌های چند ملیتی به بازارهای جدید و نیروی کار ارزان تدوین کرد. همانطور که گلن هوبارد، رئیس سابق دانشکده بازرگانی کلمبیا و مشاور اقتصادی دولت بوش می‌گوید: حمایت از سیستم (منظور بازار آزد است) امری بدیهی بود و تنها دعوا در جزییات این حمایت بود. راوی ابدلال از دانشکده کسب‌وکارهاروارد نیز می‌گوید: مبارزه انتخاباتی سال ۲۰۱۲ بین اوباما و میت رامنی یک مناظره جنجالی بود. اما برای کسب‌وکارها فرق چندانی نمی‌کرد چون هر دو آنها حامی مصرف‌کننده و بازار آزاد بودند. ۴ سال بعد نیز جمهوریخواهان هنوز دو سوم سرمایه‌های اهدایی توسط شرکت‌های بزرگ را جذب کمپین‌های خود می‌کردند و کاهش مالیات در دولت ترامپ در سال ۲۰۱۷ از بزرگترین دستاوردهای او بود. با این حال، ترامپ در کمپین انتخاباتی‌اش بر اساس احساس آمریکایی‌های طبقه متوسط و پایین مبنی بر اینکه عقب مانده‌اند، تبلیغ کرده بود. مدیرانی که امیدوار بودند لفاظی‌های تند انتخاباتی او با محدودیت‌های ریاست جمهوری خنثی شود، باید به جای جنگ تجاری او با چین، مهار مهاجرت و مواضع بحث برانگیز در مورد تغییرات آب و هوایی و نژاد مبارزه کنند.
رؤسا حس کردند که مجبورند با این سیاست‌های او مخالفت کنند و این موضوع باعث نارضایتی مشتریان و کارمندان آنها شد. در چشم طرفداران ترامپ این گروه از مدیران و نخبگان دشمنان قهرمانشان دونالد ترامپ بودند. بعد از اینکه ترامپ از بایدن شکست خورد، این شک برای شرکت‌ها باقی ماند که آیا می‌توانند اتحادشان با جمهوریخواهان را حفظ کنند یا نه. در ماه جولای ۱۷ جمهوریخواه به لایحه‌ای ۵۲ میلیارد دلاری برای رقابت با چین از طریق تولید بیشتر نیمه‌هادی‌ها در آمریکا (که سازندگان تراشه مانند اینتل به طور طبیعی از آن استقبال کردند) رای مثبت دادند. همین ماه تقریبا تمامی جمهوریخواهان علیه لایحه ۷۰۰ میلیارد دلاری تغییرات آب و هوایی و پزشکی دولتی به مخالفت برخواستند، لایحه‌ای که مالیات کمپانی‌های بزرگ را افزایش می‌دهد و به دولت اجازه دخالت و قیمت‌گذاری در بازار دارو را می‌دهد. این حرکت از سوی حزب جمهوریخواه بر خلاف رویه اخیرشان بود و آنها در سمت مصرف‌کنندگان و صاحبان سرمایه قرار گرفتند. با اقدامات دونالد ترامپ، حزب جمهوریخواه حمایت بخش عظیمی از طبقه کارگر آمریکا را با خود دارد.
دونالد ترامپ همیشه منافع کارگران و مردمان آمریکا را در اولویت قرار می‌دهد. اعتماد و حمایت جمهوریخواهان از کسب‌وکارهای بزرگ در ۵۰ سال گذشته دو برابر دموکرات‌ها بوده است. اما در سال گذشته این عدد به کمترین میزان خود رسید، حتی کمتر از بحران مالی سال ۲۰۰۸. اکثر حمایت‌ها از جمهوریخواهان یا توسط کسب‌وکارهای به شدت بزرگ یا به شدت کوچک است. زمانی که برای یک حزب این اتفاق می‌افتد، حمایت مالی قالب ایدئولوژیک به خود می‌گیرد. تمامی این اتفاقات منجر به دوری جمهوریخواهان از جوهره آمریکایی حزب می‌شود. جاش‌هالی، سناتور جمهوریخواه اهل میزوری، می‌خواهد شرکت‌هایی با ارزش بیشتر از یک میلیارد دلار، حداقل حقوق ۱۵ دلار در ساعت را به کارمندانشان بدهند. همکار فلوریدایی او مارکو روبیو از تشکیل شوراهای کارگری در شرکت‌ها، جایگزینی برای اتحادیه‌ها، حمایت کرده است و تام کاتن از آرکانزاس از آمریکایی‌ها برای مقابله با ایدئولوژی جهانی شدن کمک می‌خواهد و خود با مهاجرت غیرقانونی و سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در چین مبارزه می‌کند و به کنگره پیشنهاد داده برای تجارت با چین مجازات تعیین کند. ونس نیز با احتمال بالا به جمع جمهوریخواهان در انتخابات میان دوره‌ای می‌پیوندد، او نیز در برنامه خود مالیات سنگین برای شرکت‌هایی که شغل‌ها را از آمریکا خارج می‌کنند، در نظر گرفته است.
ترامپ نیز بارها وعده داده تا قیمت خدمات پزشکی و دارو را کم کند. اما همین‌که آنها با سیاست‌های دموکرات‌ها مبنی بر مختل کردن بازار آزاد مخالفت شدیدی کرده‌اند، نشان می‌دهد نفرت‌شان از دموکرات‌ها بیشتر از کمپانی‌های بزرگ تکنولوژی است. بسیاری از مدیران نگران سیاست‌های جمهوریخواهان پس از غصب دوباره قدرت هستند. یکی از مدیران ارشد یک شرکت دارویی در این باره گفت: هیچ فردی نیست که نگران نباشد. یکی از بزرگان کسب‌وکار نیز گفت: شما آنچه سیاستمداران علنا می‌گویند را دست‌ کم می‌گیرید. این امر از قبل در سطح ایالتی مشهود است، جایی که جمهوریخواهان اغلب تمام اهرم‌های دولت را کنترل می‌کنند و آزادند تا دستور کار خود را به گونه‌ای اجرا کنند که به بن‌بست رسیدن آن در واشنگتن غیرممکن است. بعد از اینکه دیزنی برخلاف قانون ایالت فلوریدا که آموزش جنسی و سیاست‌های هویتی در کلاس‌های درس را منع می‌کند عمل کرد، سناتور دسانتیس مالیات‌های این شرکت را به طور فزاینده‌ای افزایش داد. تگزاس قانون جدیدی دارد که تجارت این ایالت با شرکت‌هایی که تبعیض علیه صنایع نظامی را نشان می‌دهند، محدود می‌کند. کنتاکی، تگزاس و ویرجینیای غربی قوانین مشابهی را تصویب کرده‌اند که تجارت با بانک‌ها و سایر شرکت‌هایی را که تولیدکنندگان سوخت فسیلی را تحریم کرده‌اند، ممنوع می‌کند. حدود ۱۲ ایالت تحت کنترل جمهوریخواهان نیز در نظر دارند همین کار را انجام دهند.
این قوانین یک مشکل بزرگ برای شرکت‌ها و کسب‌وکارها هستند. در ماه جولای، خزانه‌دار ویرجینیای غربی گفت که سیاست‌های ضد سوخت فسیلی برخی از بزرگترین شرکت‌های مالی آمریکا مانند بلک راک، گلدمن ساکس، جی پی مورگان چیس، مورگان استنلی و ولز فارگو آنها را واجد شرایط قراردادهای دولتی نمی‌کند. تعریف آنچه تبعیض یا تحریم محسوب می‌شود، مبهم است.
جی پی مورگان چیس که به شرکت‌های فروشنده سلاح‌های نظامی به مصرف‌کنندگان وام نمی‌دهد، گفت که قانون تگزاس این بانک را از پذیره‌نویسی معاملات اوراق قرضه شهرداری در آن ایالت منع می‌کند. برای هر دو حزب مخالفت با جوهره آمریکا یعنی بازار آزاد بدیهی شده است. این روزها، یکی از بزرگان کسب‌وکار نگران این است که هر دو حزب استفاده از قدرت دولتی برای واداشتن نهادهای خصوصی به انطباق با ایدئولوژی‌هایشان را امری قابل قبول می‌دانند. سناتور تد کروز، رئیس بلک راک، لری فینک را مقصر قیمت بالای بنزین می‌داند. او در ماه می گفته بود: هر بار که بنزین‌تان را پر می‌کنید، می‌توانید به دلیل قیمت بالا از لری تشکر کنید. کمپانی‌ها دارند با این وضعیت سیاسی جدید خود را سازگار می‌کنند. بعضی از آنها نگرانی‌های شدیدی برای گفتن شعارها و تبلیغاتی دارند که علیه دیدگاه‌های سیاسی هر دو حزب است. یعنی خطری بزرگ برای آزادی بیان.
شرکت‌های بزرگ حتی در حال ساخت سیستم‌هایی هستند تا ریسک هر اظهارنظر سیاسی را بسنجند. در کنار شرکت‌ها سیاستمداران نیز در حال تغییر رویه هستند. لابی کردن دیگر وظیفه رهبری حزب نیست و هر عضو خود را مستقل از رهبر حزب می‌داند. یکی از کارآفرینان معروف آمریکایی در این باره گفت: قبلا لازم بود فقط رهبر حزب را متقاعد کنید اما امروزه عضو به عضو را باید متقاعد کرد. نیل بردلی، رئیس سیاست اتاق بازرگانی ایالات متحده که نماینده کسب‌وکارهای بزرگ آمریکایی است، می‌گوید، مجموعه او تلاش برای پیدا کردن افرادی که علاقه به رهبری کردن دارند را بیشتر کرده است. این نوع سیاست‌ها شاید منجر به حمایت بیشتر از دموکرات‌ها شود. این نهاد در سال ۲۰۲۰ کارمندان دموکرات بیشتری را نسبت به سال‌های قبل استخدام کرده بود. این موضوع باعث شد کوین مک‌کارتی مخالفتش با این سازمان را به طور علنی ابراز کند و بگوید این سازمان خودش را فروخته است و از آرمان‌های اصلی‌اش پیروی نمی‌کند. به همین دلیل، این سازمان حمایت مالی‌اش از جمهوری‌خواهان را به ۵۴ درصد رست در حالی که در سال ۲۰۱۲ این عدد ۶۳ درصد بود. این عدد در میان کارمندان بدتر نیز بوده است، حمایت ۵۸ درصدی ۱۰ سال قبل آنها به ۴۶ درصد رسیده است (طبق آمار OpenSecrets).
اگر این تفاوت‌ها باعث تقسیم قدرت در حکومت شود، برای کسب‌وکارها خوب است. همانطور که یکی از صاحبان رده بالای کسب‌وکار می‌گوید: شاید شاهد هیچ پیشرفتی نباشیم، اما موانع سیاسی کمتری جلوی ما خواهد بود.

کد خبر 458878

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =