به گزارش صدای بورس اینترنت صرفاً سرویس ساده مبتنی بر تکنولوژی نیست. اینترنت یک زیرساخت فناوری است که به شما امکانات متنوعی میدهد. زیرساخت به ما این امکان را میدهد که جریان انتقال داده به فراتر از مرز کشورها را با حداقل هزینه و حداکثر سرعت داشته باشیم.
این امکان با چیزی در وسعت شبکه زیرساختهای حملونقل قابل مقایسه است. بسیاری اعتقاد دارند یکی از عوامل رشد اقتصادی در امریکا توسعه شبکه راهآهن امریکا در قرن ۱۹ و توسعه شبکه بزرگراهی این کشور در قرن ۲۰ بوده که کمک کرده است جریان حمل کالا و تبادلات اقتصادی بین ایالتهای مختلف تسریع شود.
اینترنت همین نقش را در قرن ۲۱ ایفا میکند. به جای اینکه فقط کالاها به شکل فیزیکی منتقل شوند دادهها نیز در حال انتقال یافتن هستند. این نقش زیرساخت اینترنت در رشد اقتصادی بسیار مهم است که ممکن است در تحلیلهای روزمره نادیده گرفته شود. با چنین پیشفرضی باید دو نوع نقش برای تأثیر اینترنت در رشد اقتصادی قائل باشیم. نقش نخست در قالب اینترنت به مثابه توانمندساز توسعه اقتصادی صنایع مختلف و نقش دیگر تأثیر مستقیم کسبوکارهای اینترنتی در رشد اقتصادی است.
این دو موضوع از یکدیگر مستقل هستند. صنعت سلامت را با زیرساختهایش در نظر بگیرید که قابلیت اینترنت اجازه فعالیت در حوزه تلهمدیسین یا درمان از راه دور را فراهم کرده است. این کار در سطح جراحی حساسیت بالایی دارد و باید زیرساخت اینترنت پاسخگوی این حساسیت باشد. این در جهان اکنون اتفاق افتاده و باعث شده است بدون اینکه کسبوکارهای آنلاین وجود داشته باشد صنعت سلامت فرصتهای جدیدی پیدا کند.
این قابلیت در صنایع دیگر هم وجود دارد مثل گردشگری و حملونقل که اجازه رزرو بلیتها به دلیل شکلگیری دیتابیسهای عظیم جهانی و دسترسی به دادههای بلادرنگ به وجود آمده است. نمونه دیگر امکان دیجیتال شدن شبکههای تلویزیونی و کم شدن بهای تمامشده است.
بیشتر بخوانید: تاثیر ۳۰ تا ۴۰ درصدی قطعی اینترنت بر فعالیت بنگاهها
اینترنت در بخش خدمات مالی نیز امکاناتی از جنس معاملات آنلاین و کاهش هزینه برای حضور در بازارهای مختلف را فراهم کرده است.
مجموعه این نقشها در رشد اقتصادی تأثیری بسیار بزرگ است. اینترنت زیرساختی بوده که شکل اقتصاد جهان را تغییر داده است. اثر غیرمستقیمی را که اینترنت آن را فراهم میکند بهسختی میتوان با اعداد سنجید. بسیاری مهمترین عامل رشد اقتصادی را میزان سرمایهگذاری در توسعه زیرساخت اینترنت میدانند. این سرمایهگذاری شامل هزینه برای توسعه شبکه انتقال از جنس فیبر نوری و توسعه برای زیرساختهای پردازشی از جنس مراکز داده است.
برای مثال امریکا در این زمینه پیشرو است و دولت بایدن سرمایهگذاری بلندمدت برای تأمین مواد شیمیایی برای ترانزیستورها انجام داده است. بعد دیگر سرمایهگذاری در توسعه زیرساخت توسعه مهارتهای آموزشی افراد برای کار در فضای اینترنت است. دولتها این سرمایهگذاریها را انجام میدهند تا در رقابت جهانی جلو بیفتند چرا که هیچ حوزه دیگری بهجز توسعه اینترنت در قرن ۲۱ در رشد اقتصادی تأثیر نداشته است.
اما وجه دیگری هم وجود دارد که کسبوکارهای اینترنتی است که با اینترنت معنا پیدا میکنند. در گذشته آمازون و دیجیکالا یا گوگل و کافهبازار امکان وجود نداشتند. البته باید در نظر داشت اگرچه اینها مصادیق رشد اقتصادی هستند اما زیرساخت اینترنت برای صنایع کلاسیک مهمتر است. نکته قابلتوجه اینجاست که این کسبوکارها به عنوان پیشران، استفاده از اینترنت در صنایع دیگر را نیز تقویت میکنند.
اگر بخواهیم به صورت کمی به نقش اینترنت در اقتصاد بپردازیم، در مورد سهم اینترنت یا خدمات مبتنی بر اینترنت در تولید ناخالص داخلی مشکل مفهومی و تعریف وجود دارد. سهم کسبوکارهای آنلاین در اقتصاد جهانی زیر ۲۰ درصد است و در ایران این سهم بین ۳ تا ۶ درصد عنوان میشود. این سهم البته صرفاً کسبوکارهای مستقیماً آنلاین را شامل میشود. و تأثیر اینترنت به عنوان زیرساخت توانمندساز در رشد اقتصادی بیشتر است اما سنجش آن بسیار دشوار. در این زمینه شنیدن قسمت ۳۶ پادکست سکه با حضور امیر ناظمی معاون سابق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات توصیه میشود.
فراتر از تأثیر اینترنت بر رشد اقتصادی اینترنت بر زندگی روزمره هم تأثیر عجیبی گذاشته است. کسبوکارها تلاش میکنند این تغییرات را رصد و خود را با آن منطبق کنند و فرصتهای جدیدی را شناسایی کنند که خدمات جدیدی ارائه دهند. اما این فقط تابع تلاش بنگاهها نیست اینکه مردم چطور از اینترنت در زندگی روزمره استفاده کنند از حاکمیت هم متأثر است.
آمارتیا سن برنده نوبل صورت مسئله فقر را فقدان قابلیت برای دسترسی به یکسری انتخاب میداند. هر فقدان دسترسی که ناشی از محدودیت قابلیت است منجر به از دست رفتن فرصتهایی میشود و فقیر تلقی میشود. اینترنت از این منظر یکی از بهترین راهحلها برای مقابله با فقر به این معناست.
اینترنت میتواند قابلیتهای بخشی از جامعه را در ابعاد گستردهتری به نحوی که دسترسی و امکان انتخابهای گستردهتر با ریسک و هزینه کمتری داشته باشند افزایش دهد. اینترنت از این جهت مهمترین ابزار محرومیتزدایی و ارتقای درآمد و حق انتخاب است. دسترسی به محتوای آموزشی باکیفیت در سراسر دنیا یا دسترسی به کسبوکارهای آنلاین حوزه سلامت زندگی مردم در دنیا را تغییر داده است. افراد به انواع محتواها و خدمات فرهنگی دسترسی دارند که ذائقه فرهنگی و تجربه روشنفکرانه فرد را ارتقا میدهد. مهمترین تأثیر اینترنت در زندگی روزمره مردم ارتقای قابلیتهای فردی برای دسترسی به فرصتهای رشد بیشتر و متنوعتر است.
این روزها نهادهای بینالمللی و نظریهپردازان دولتها را به سرمایهگذاری روی دسترسی شهروندان و خانوادهها به اینترنت تشویق میکنند چرا که این موضوع بزرگترین فرصت خانوادهها برای ارتقای استاندارد زندگی و تضمین رشد از ابعاد متفاوت است. دادن یارانه به هزینه اینترنت بهخصوص در مناطق محروم چیزی است که بسیاری از کشورهای دنیا روی آن کار میکنند.
امروزه همه دریافتهاند که حتی هزینه کردن برای یک دکل مخابراتی در روستایی کوچک کمک میکند طبقاتی که دچار محرومیتهای سیستماتیک هستند و دسترسی های کمتری به فرصتهای رشد دارند با انتخابهایی روبهرو شوند که به ارتقای قابلیتهای آنها کمک کنند و از طریق اینترنت میتوانند این شکاف را پر بکنند. یکی از چالشها که دولتها ازجمله دولت ایران با آن روبهرو هستند این است که دسترسی رو به فزونی شهروندان به اینترنت، نگرانی دولتهایی را که تمایل به کانالیزه کردن دارند بالا میبرد. این نوع دولتها نگرانی دارند که سطح مطالبات افزایش پیدا کند و شهروندان کنشگرتر شوند.
چالش بین دولتها و دسترسی آزاد به اینترنت که چالش جدی در دنیا و در کشورهای مختلف مثل چین و روسیه و کشورهایی که کنترل و محدودیت دارند است، از همینجا شروع میشود. در این شرایط طبیعی است گرایشهای ایدئولوژیک و گرایش سیاسی سیاستمداران به منافع شهروندان غلبه و حق انتخاب شهروندان با هدف ارتقای قابلیتهای افراد که به رشد پایدار آنها کمک میکند ارتقا پیدا کند. اینترنت به عنوان زیرساخت فناوری نهتنها به بنگاهها و دولتها و شرکتها بلکه به شهروندان هم در زمینه رشد کمک میکند. اطلاعات بیشتر شهروندان انتظارات و کنشگری را نیز افزایش میدهد و دو روی یک سکه است. نمیتوانید انتظار رشد داشته باشید و از طرف دیگر با رشد همراه نباشد و دولتها چارهای جز احترام و حفظ آن ندارند.
گسترش اینترنت دهکده جهانی را حتی کوچکتر از تصورات قبلی کرده است و اکنون یک روستایی در چین کمابیش مشابه شهروند نیویورک به دنیا نگاه میکند و سطح انتظار از دولتها و زندگی و سلیقه به هم نزدیک شده است. بنابراین کانالیزه کردن و تفکیک و ایزوله کردن بسیار دشوار است. بسیار سخت است که تأثیر اینترنت در زندگی روزمره مردم را مستقل از تأثیر اینترنت در رشد اقتصادی و رونق بنگاهها و بهبود حکمرانی ببینیم و اینها به یکدیگر گره خوردهاند و بهطور مستمر در تعامل با یکدیگر رشد پیدا میکنند. باید این نکته را یادآور شد که دولتها چارهای جز تطبیق خود با این روند ندارند.
نیما نامداری - تحلیلگر اقتصاد دیجیتال
منبع: ماهنامه بازار و سرمایه شماره ۱۳۰
نظر شما