دولت عامل زیان شرکت‌های فولادی 

در رابطه با تغییر نرخ خوراک پتروشیمی‌ها باید دید که عدله افزایش نرخ خوراک چیست.

یعنی در این‌جا به نظر می‌رسد هر سودی که پتروشیمی‌ها یا فولادی‌ها نشان می‌دهند، مسئولان اینگونه فکر می‌کنند چون حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان سود است بنابراین حتما حاشیه سود آن‌ ها بسیار بالا است که همین موضوع اشتباه بسیار مهلکی بوده یعنی خطرناک نیست و به گونه ای جانکاه است.

دلیل این وضعیت هم این است که کسانی که سیاست‌گذاری‌های راه بنداز و به نوعی جابنداز را پیشنهاد می‌دهند، درواقع چیزی از صنعت و تولید نمی‌دانند.

در این رابطه به عنوان نمونه می‌توان گفت که قیمت تمام شده برای تمام این‌ها بی‌معناست. اگر ملاک و ادعای سیاست‌گذاران، سیاست‌ مقاومتی است، زیر مجموعه اقدامات سیاست مقاومتی یک جایی را داریم که در آن گفته شده، خوراک و همچنین انرژی برای صنایع بزرگ و ارز آور نباید بسیار گران‌تر از کشورهای همسایه باشد که قابلیت رقابت‌پذیری را از بین ببرد.
این افزایش نرخ خوراک چنین چیزی است. به این علت که در کشور عربستان سعودی نرخ خوراک گاز چیزی مابین ۶ تا ۶ و نیم سنت است و یا به طور مثال نرخ خوراک در قطر چیزی ما بین ۸ تا ۹ سنت بوده است و کشور امارات نیز در همین محدوده‌هاست.
با این اوصاف دولت این نرخ را ۷ هزار تومان اعلام کرده است که با دلار نیمایی یعنی ۱۵ و نیم سنت است، بنابراین گاز را از تمام دنیا گران‌تر می‌دهند حتی از کشور آمریکا که در آن سر دنیاست، نرخ گاز آن ۹ سنت است.
درواقع هیچ کجای جای دنیا نرخ گاز ۱۵ یا ۱۵ و نیم سنت نیست و دیگر اینکه باعث می‌شوید که شرکت‌ها مستهلک شوند و در آینده حتی در هزینه اورهال خود نیز بمانند. برای مثال پتروشیمی‌هایی وجود دارد که با دلار هزار تومانی ساخته شده اند، همچنین یک‌سری پتروشیمی نیز داریم که مربوط به بعد از سال ۱۳۹۶ است و با دلار ۲۵ هزار تومانی به بهره برداری رسیده اند. بنابراین این دو پتروشیمی قاعدتا برای مثال، مانند دو ماشین پژو می‌مانند که مدل یکی ۹۸ و دیگری مدل ۷۰ است.
به طور طبیعی اگر کسی بخواهد آسایش داشته باشد ماشین مدل بالاتری را برای خود انتخاب می‌کند، چرا که ماشینی که مدل پایین‌تری دارد بدنه، شاسی و... آن پوسیدگی دارد و موتور آن نیز چندین سال کار کرده است، اما نکته جالب در این است که در پتروشیمی‌های ایران، حاشیه سود پتروشیمی که با دلار هزار تومان به بهره‌برداری رسیده ۶۰ درصد است و آن‌ که با دلار ۲۵ هزار تومانی ساخته شده ۱۲ درصد است.
چرا که این شرکت با دلار ۲۵ هزار تومان باید سود بسازد، یعنی این شرکت را با ۱۰ هزار میلیارد تومان هزینه ساخته شده است و ۵۰۰ میلیارد تومان سود می‌سازد که P/E آن یک بر ۲۰ می‌شود.
ولی پتروشیمی‌ای که قدیمی است با دلار هزار تومانی به بهره‌برداری رسیده و در کل با ۵۰۰ میلیارد ساخته‌اند و در حال حاضر که ۲۵۰ میلیارد تومان سود می‌سازد، عده‌ای این ادعا را دارند که حاشیه سود آن بالاست و رانت باید از آن‌ها حذف شود.
همین موضوع از جمله اشتباهات بسیار هولناک است چرا که برای مثال ماشین پرایدی وجود دارد که با قیمت ۲۵۰ میلیون تومان داریم که تا ۲ میلیون در اسنپ کار می‌کند. در این میان پرایدی در زمانی که ۷ میلیون تومان بوده است اقدام به خرید کرده است که او هم ۲ میلیون با این ماشین درآمد دارد. حال تفاوتی بین ۲ میلیون اولی و دومی وجود ندارد. بنابراین سودی که پتروشیمی لردگان می‌سازد و برای فرض مثال ۱۲ درصد حاشیه سود دارد با حاشیه سود پتروشیمی پردیس به نوعی یکی است. بر این اساس اگر قصد داشته باشیم پتروشیمی را در سطح «شپدیس» بسازیم باید این حساب را داشته باشیم که چه مقدار زمان طول می‌کشد و همچنین این‌که چه میزان هزینه بر می‌دارد. برای مثال دیگر برای شفاف شدن مشکلات و اینکه شرکت فولاد کاوه سال گذشته حدود ۳ هزار و ۲۷۰ میلیارد تومان سود ساخته است که هزینه انرژی این شرکت ۲ هزار ۲۰۰ میلیارد تومان
بوده است.
بر این اساس اگر قرار بر این است که بر اساس این نرخ ۷ هزار تومانی، نرخ انرژی صنایع فولادی و به ویژه آهن اسفنجی ۲ برابری و همچنین ۶۰۰ درصد رشد کند، یعنی هزینه گاز آن ۴ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان می‌شود. با این حساب باید به دولت تبریک گفت که یک شرکت فولاد ساز بسیار خوب را توانسته زیان ده و همچنین به‌نوعی ورشکست کند.

  • احمد جانجان - کارشناس اقتصادی
  • شماره ۵۰۱ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 475801

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =