دامنه نوسان جلوی ضرر را نمی‌گیرد

در سال‌های اخیر از دامنه نوسان به‌عنوان ترمز ضرر سهامداران استفاده شده اما نکته حائز اهمیت در این موضوع اینکه استفاده از این ابزار شاید در کوتاه مدت باعث جلوگیری از ضرر زیاد صاحبان سهم شود اما باید به این مسئله توجه شود که محدود کردن دامنه نوسان در بلند مدت حاصلی برای بازار سرمایه نخواهد داشت .

در سال‌های اخیر از دامنه نوسان به‌عنوان ترمز ضرر سهامداران استفاده شده اما نکته حائز اهمیت در این موضوع اینکه استفاده از این ابزار شاید در کوتاه مدت باعث جلوگیری از ضرر زیاد صاحبان سهم شود اما باید به این مسئله توجه شود که محدود کردن دامنه نوسان در بلند مدت حاصلی برای بازار سرمایه نخواهد داشت و چه‌بسا که این محدودیت به زیان بیشتر وحتی خروج نقدینگی از بازار منتج شود.
سازمان بورس و اوراق بهادار در چند وقت اخیر از این ابزار بسیار استفاده کرده و اکنون باید همه فعالان اقتصادی به این نتیجه رسیده باشند که محدود کردن دامنه نوسان بدون ورود نقدینگی به داخل بازار نتیجه‌ای مثبت در پی ندارد. البته منکر سیاست‌های بانک مرکزی و دولت برای تزریق نقدینگی به بازار نیستیم اما میزان ورود در مقابل ارزش کلی بازار و حتی ارزش معاملات بازار بسیار ناچیز است و باید سعی به جذب سرمایه بخش خصوصی و خرد جامعه سهامداران شود.
یکی از ضررهایی که از کنترل دامنه نوسان توسط سازمان بورس و اوراق بهادار منشعب می‌شود، کاهش ارزش معاملات است که در کوتاه مدت آسیب زیادی به بازار سرمایه نمی‌رساند اما در ادامه و اگر این روند در طولانی مدت تکرار شود، زیان زیادی به بازار وارد می‌شود؛ همانطور که در پی این محدودیت ارزش معاملات در بورس به نصف رسیده است و اگر این روند همچنان ادامه پیدا کند اخبار خوبی برای سهامداران حقیقی و حقوقی نخواهد بود.
بحث ریزساختارها و حل مشکلات بازار سرمایه به وسیله این ابزار سال‌هاست که در میان اهالی بازار و مدیران سازمان مطرح بوده است اما تجربه فعالان این حوزه در طول این سال‌ها نشان داده که شاید ریزساختارها بتواند بر روی کاغذ داروی مشکلات بورس باشد اما وقتی از حوزه بالقوه به سمت بالفعل خارج می‌شویم تاثیر زیادی از این ابزار کنترلی در بازار نمی‌بینیم. اگر قرار بر این باشد که مصداقی این موضوع را در طول تاریخ سازمان بورس بررسی کنیم، می‌توانیم عدم تاثیرگذاری ریزساختارها را به کرات نام ببریم و به تحلیل آنها بپردازیم، اما نزدیک‌ترین و ملموس‌ترین مثالی که بسیاری از مردم عادی نیز که نمی‌توان نام سهامدار حرفه‌ای را بر آن گذاشت آن را تجربه کردند، نوسانات شدید سال ۱۳۹۹ در بازار بورس ایران بود. ضمن اینکه در آن زمان نیز بسیاری این ادعا را داشتند که می‌توان با توسل به ریزساختارها نوسان را کنترل کرد، اما در نهایت چیزی که بازار با آن روبه رو شد، ریزش بازار و زیان شدید سهامداران بود و تنها افراد خاصی توانستند از این فرصت استفاده کنند.

  • مهدی دلبری - کارشناس بازار سرمایه

  • شماره ۵۵۹ هفته نامه اطلاعات بورس
کد خبر 505253

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =