برق، کالای بدون جانشین

جعفر جولا، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری صنایع برق و آب صبا در رابطه با وضعیت صنعت برق گفت: صنعت برق به‌عنوان یکی از صنایع استراتژیک به لحاظ فنی جزو پیشرفته‌ترین صنایع کشور به‌شمار می‌رود. این صنعت، پروژه‌های بزرگ نیروگاهی را در کشورهای مختلف اجرا کرده و در بسیاری از موارد توان رقابت با رقبای جهانی را در عرصه‌های بین‌المللی دارد.

به گزارش صدای بورس، جعفر جولا، مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری صنایع برق و آب صبا در رابطه با وضعیت صنعت برق گفت: صنعت برق به‌عنوان یکی از صنایع استراتژیک به لحاظ فنی جزو پیشرفته‌ترین صنایع کشور به‌شمار می‌رود. این صنعت، پروژه‌های بزرگ نیروگاهی را در کشورهای مختلف اجرا کرده و در بسیاری از موارد توان رقابت با رقبای جهانی را در عرصه‌های بین‌المللی دارد.
صنعت برق در بخش پیمانکاری و احداث نیروگاه بسیار توانمند بوده و جزو صنایعی است که مطابق با آمار گمرک و همچنین سازمان توسعه تجارت، بالاترین میزان صدور خدمات فنی و مهندسی را در چند سال گذشته داشته است. نمونه بارز این موضوع که اخیراً رسانه‌ای شد پروژه عظیم اومااویا در کشور سریلانکاست که توسط شرکت فراب که یکی از شرکت‌های سرمایه‌پذیر صباست، انجام شده است. با این وجود این صنعت درگیر مشکلات و چالش‌های فراوانی است که البته ریشه بسیاری از آنها، مباحث اقتصادی است. ناترازی اقتصادی به نوعی بخش فنی این صنعت را در حوزه تولید و مصرف برق تحت‌الشعاع قرار داده است. به اعتقاد بنده سیاست‌های مرتبط با توسعه صنعتی در کشور به صورت متوازن دنبال نشده و علی‌رغم ظرفیت‌های بالقوه فراوان صنعت برق، متأسفانه طی دو دهه گذشته به دلیل رویکردهای اشتباه حاکمیت و به طور مشخص وزارت نیرو، اقتصاد صنعت بطور مداوم تضعیف شده است.
مشروح گفت‌وگو با نائب رئیس هیأت مدیره بورس انرژی ایران را در ادامه می‌خوانید.

* یکی از مشکلات مهم این صنعت دستوری بودن قیمت برق است. می‌توان برای تجارت برق که بر اساس سیاست‌های وزارت نیرو در فصول گرم و سرد تغییر می‌یابد، راهی پیدا کرد؟
به طور کلی قیمت‌گذاری تکلیفی آفت همه صنایع کشور ‌از جمله صنعت برق است. در سال‌های ابتدایی دهه نود تلاش‌های فراوانی برای ایجاد یک بازار متشکل رقابتی در قالب بورس برق انجام شد که در نهایت با تغییر نام منجر به تشکیل بورس انرژی ایران شد اما در عمل یکی ازاهداف اصلی از تشکیل بورس انرژی که همان کشف قیمت منصفانه حامل‌های انرژی از جمله برق بود، محقق نگردید. مسلماً راه حل اساسی و بنیادین عبور از قیمت‌گذاری تکلیفی، توجه و پرداختن به مفاهیم و کارکردهای بورس‌هاست مشروط بر اینکه همه پیش‌فرض‌های مرتبط با کشف قیمت منصفانه در بورس علی‌الخصوص افزایش تعداد خریداران و فروشندگان و رفع موانع ورود و خروج آنها رعایت شود.

* مشکلات دیگر این صنعت به زعم شما چیست؟
متأسفانه در اغلب موارد تفسیر عمومی از اصلاح اقتصاد صنعت برق، مترادف با افزایش قیمت آن قلمداد می‌شود که البته این برداشت نادرستی است. به اعتقاد بنده مقصود اصلی از اصلاح اقتصاد برق، واقعی کردن قیمت آن است و باید توجه داشت که واقعی کردن قیمت و افزایش قیمت دو مفهوم جدا از هم هستند. ضمن آنکه واقعی کردن قیمت برق یکی از حلقه‌های فرایند اصلاح اقتصاد این صنعت است و دیگر حلقه‌های این فرایند شامل بازبینی مدل‌های سرمایه‌گذاری، روش‌های متنوع تأمین مالی و حتی اصلاح تجارت برق نیز در فرایند اصلاح اقتصادی این صنعت قابل تعریف هستند.

* همانطور که می‌دانید کمبود و کسری برق منجر به چالش تخصیص بهینه می‌شود، ‌ در این شرایط فکر می‌کنید برق کدام مصرف‌کننده به نفع کدام مشترک باید قطع شود؟
در سنوات اخیر با بروز و تشدید بحران ناترازی تولید و مصرف برق، بیشترین قطعی برق یا همان مدیریت مصرف به بخش صنعتی تحمیل شد. مسلماً استمرار این سیاست خسارات فراوانی بویژه بر صنایعی که نقش مهمی در اقتصاد ملی و به عبارت بهتر تولید ناخالص داخلی کشور دارند، تحمیل کرده است در حالی‌که باید کمترین محدودیت‌ها را در شرایط اضطراری به مشترکین صنعتی که چرخ اقتصاد کشور را می‌چرخانند؛ اعمال کرد. این تجربه در کشورهای دیگر نیز وجود داشته است و همگان شاهد بودند که با شروع جنگ اوکراین و نگرانی از تشدید بحران انرژی در اروپا، کشورهایی اروپایی علاوه بر تغییر سیاست تولید انرژی، بلافاصله شروع به فرهنگ‌سازی برای مصرف بهینه برق در بخش خانگی کردند تا از قطعی برق صنایع بزرگ جلوگیری شود.

* عده‌ای معتقدند قطعی برق واحدهای صنعتی یعنی تصمیمات بر اساس متغیرهای اجتماعی و سیاسی می‌چرخد تا متغیرهای اقتصادی؛ این موضوع را تأیید می‌کنید؟
بله، پر واضح است که عمدتاً برای مدیریت تبعات اجتماعی، مدیریت مصرف برق بر واحدهای صنعتی اعمال می‌شود ولی مسلماً خاموشی صنایع از آنجایی که هزینه‌های پنهان فراوانی دارد به نفع اقتصاد ملی نیست. تحمیل خاموشی به یک واحد تولیدی شاید در نگاه اول منجر به کاهش مصرف برق شود اما از سوی دیگر تولید آن را با اخلال مواجه می‌سازد که نهایتاً منجر به کاهش سودآوری خواهد شد و با تداوم این موضوع بحث تعدیل نیرو و تبعات اجتماعی مرتبط با آن امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. بدیهی است که در بلند مدت خاموشی برق صنایع راه حل کم هزینه‌ای برای مدیریت ناترازی تولید و مصرف برق نیست.

* نقاط قوت ایران در صنعت برق چیست؟
ایران جزو معدود کشورهایی است که در حوزه ساخت تجهیزات نیروگاهی و همچنین تجهیزات مرتبط با شبکه انتقال و توزیع متکی به توان داخلی است. دانش ساخت اغلب تجهیزات تولید برق که مهمترین آن توربین و ژنراتور است در داخل کشور وجود دارد و بد نیست بدانید که ایران جزو چهار کشور اول و تنها کشور خاورمیانه است که قادر به ساخت توربین نیروگاهی است. البته طبیعی است که تشدید تحریم‌ها محدودیت‌هایی را در دستیابی به تکنولوژی روز دنیا برای شرکت‌های داخلی بوجود آورده اما با این وجود نیازهای کشور در حوزه نیروگاه سازی در اغلب موارد با تکیه بر توان داخلی برطرف شده است.

* یکی از فرصت‌هایی که کمتر به آن پرداخته شده توجه به وضعیت جغرافیایی کشور است؛ با توجه به قرارگیری کشورمان در منطقه گرم و نیمه‌خشک و میزان قابل‌توجه تابش آفتاب در طول روز، بالاترین پتانسیل برای انرژی‌های تجدیدپذیر به‌ویژه انرژی خورشیدی فراهم است. در این بخش چطور می‌توان از این فرصت استفاده کرد؟
به دلیل مشکلاتی که قبلاً اشاره شد در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر عقب‌ماندگی زیادی نسبت به سایر کشورها حتی کشورهای همسایه داریم. طبق آخرین آمار وزارت نیرو تا پایان شهریور سال ۱۴۰۳، سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در تولید برق کشور رقم ۱.۲۸۰ مگاوات معادل ۴/۱ درصد از کل است. در حالی‌که این عدد درکشوری مانند امارات ۶.۱۰۰ مگاوات معادل ۸۳/۲۷ درصد از تولید برق آن کشور است. این ارقام نشان از درک درست و سرمایه‌گذاری عظیم کشورهای منطقه به محدودیت‌های سوخت‌های فسیلی و تأمین برق از منابع تجدیدپذیر دارد. البته در سال‌های اخیر بویژه در دولت سیزدهم تلاش‌های زیادی برای توسعه نیروگاه‌های تجدیدپذیر صورت گرفت و در اسناد بالادستی از جمله برنامه هفتم توسعه نیز توجه زیادی به این امر شده است. با این وجود باید اذعان داشت که رسیدن به نقطه مطلوب، همت مضاعف متولیان امر را می‌طلبد.

* انرژی بادی برای تولید برق نیز یکی دیگر از فرصت‌های کمتر پرداخته شده به آن است؟
در حوزه بادی نیز توسعه خوبی توسط بخش غیردولتی در سنوات اخیر اتفاق افتاده ولی کافی نیست. البته باید در نظر داشت که دیدگاه مناسبی نسبت به انرژی های تجدیدپذیر در کشور شکل گرفته و توسعه این بخش در مسیر درستی قرار دارد. با توجه به اینکه اقتصاد نیروگاه‌های تجدیدپذیر به‌دلیل مزیت‌های تولید و تضمین خرید برق آن که توسط ساتبا با نرخی مناسب و به صورت ارزی تعیین می‌شود، بهتر از اقتصاد نیروگاه‌های حرارتی است، بایستی تلاش کرد که سرعت احداث این نیروگاه‌ها در اقلیم‌های مناسب کشور بالاتر رود.

* فرصت صادرات هم یکی دیگر از موضوعات مهم است، افزایش وابستگی سیاسی و اقتصادی کشورهای همجوار می‌تواند به گسترش صادرات برق منجر شود؟
در بحث صادرات باید توجه داشت که علاوه بر منافع اقتصادی حاصل از فروش برق به کشورهای همسایه، صادرات برق امنیت آفرین نیز هست و می‌تواند منجر به افزایش توان چانه‌زنی سیاسی کشور شود. به عنوان نمونه باوجود تلاش و کارشکنی فراوان آمریکا در سال‌های اخیر، صادرات گاز و برق ایران به عراق مشمول تحریم واقع نشده است. هرچند موانع فراوانی در مسیر انتقال پول حاصل از فروش برق ایران ایجاد کرده‌اند اما نتوانستند مانع صادرات برق ایران به عراق شوند. کشورهای مثل عراق، پاکستان و افغانستان که تشابه زیادی با جفرافیا و شبکه برق ایران دارند، تشنه برق ایران هستند و ظرفیت بسیار بالایی برای صادرات برق به این کشورها وجود دارد. نکته اساسی در این میان آن است که همه صادرات نباید لزوماً در اختیار بخش دولتی باشد و بهتر است زمینه صادرات برق توسط بخش غیردولتی نیز فراهم شود تا انگیزه سرمایه‌گذاری با توجه به مزیت‌های قیمتی آن فراهم گردد. این امر یکی از موارد لازم برای اصلاح تجارت برق است که در چارچوب فرایند اصلاح اقتصاد صنعت برق به آن اشاره شد.

* به موضوع تهدیدهای این صنعت هم بپردازیم.
مهمترین تهدید صنعت برق، اقتصاد آن است و همانطور که معروض گردید باید پاردایم‌های اقتصادی مرتبط با صنعت برق را اصلاح کرد؛ چرا که عمده مشکلات موجود در صنعت برق ریشه در اقتصاد ناتراز آن دارد و اغلب کارشناسان اذعان دارند که قیمت سرکوب شده برق بر همه بخش‌ها تأثیر منفی گذاشته است. اگرچه اقداماتی برای اصلاح قیمت برق انجام شده ولی به نظر، نحوه عملیاتی شدن آیین‌نامه اجرایی ماده ده قانون مانع زدایی از توسعه صنعت که صراحتاً به بحث قیمت‌گذاری برق اشاره دارد و نهایتاً در اردیبهشت ماه سال جاری در هیأت دولت مصوّب گردید، بسیار مهم است. اگر این امر به درستی روی دهد و نیروگاه‌دار بخش غیردولتی هم از اصلاح قیمت برق منتفع شود، می‌توان امیدوار بود که با اصلاح اقتصاد برق، بخش‌های فنی هم با سرعت و توان بیشتری به ارتقاء خود ادامه دهند.

* بیشترین ارزش بازار و بیشترین سهم از صنعت متعلق به کدام شرکت‌ در بازار سرمایه است؟
بزرگترین نیروگاه تولید کننده برق کشور با ظرفیت حدود ۳ هزار مگاوات معادل ۵ درصد از توان واقعی تولید برق، نیروگاه دماوند است. این نیروگاه با ۱۲ واحد گازی و ۶ واحد بخار یکی از بزرگترین نیروگاه‌های برق خاورمیانه نیز محسوب می‌شود.

* برای کنترل روند بحران‌زا فکر می‌کنید چطور در دو مقطع ‌کوتاه‌مدت و بلند مدت می‌توان راهکار تعریف کرد؟ ‌
به‌طور کلی راهکارهای برون رفت از چالش‌های فعلی صنعت برق در مقطع کوتاه‌مدت مربوط به سیاست‌های سمت تقاضا در قالب مدیریت مصرف است. به عبارت دیگر سیاست‌گذار باید با تبلیغ و فرهنگ سازی شدت مصرف برق توسط مشترکین به ویژه مشترکین خانگی را کمینه کند. در سمت مقابل به عنوان راهکار بلندمدت باید متناسب با اهداف تعیین شده برای رشد اقتصادی کشور، توان تولید برق کشور را افزایش داد. برای دستیابی به رشد متوسط ۸ درصدی که در برنامه هفتم توسعه تعیین شده است، نیازمند افزایش سالانه ۵ تا ۶ هزار مگاوات ظرفیت تولید برق و همچنین سرمایه‌گذاری در شبکه انتقال و توزیع هستیم که این مهم تنها از طریق جذب سرمایه‌گذار محقق خواهد شد. گام اول در این مسیر، اصلاح اقتصاد صنعت برق است. اقتصاد این صنعت باید به نحوی اصلاح شود که نرخ بازگشت سرمایه در قیاس با تورم، سرمایه‌گذار را مجاب به سرمایه‌گذاری کند تا به تدریج بتوان به اهداف تعیین شده در برنامه هفتم دست یافت.

  • ساره صابری - خبـرنــگار

  • شماره ۵۶۱ هفته نامه اطلاعات بورس

کد خبر 506214

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =