به گزارش صدای بورس،در سالهای اخیر، صندوقهای سرمایهگذاری پروژه به عنوان ابزاری جدید برای جذب سرمایه به پروژههای زیرساختی مطرح شدهاند که میتواند مزایای زیادی برای تسهیل تأمین مالی پروژهها داشته باشد اما در مسیر اجرایی شدن با چالشهایی روبهرو بوده است. موفقیت پروژههایی نظیر نیروگاه پرند مپنا نشاندهنده پتانسیلهای این ابزار مالی است، اما هنوز نیاز به اصلاحات و تسهیل در فرایندها وجود دارد تا این مدل به طور کامل به نتیجه برسد. در این راستا در گفتوگویی با محمدرضا معادیخواه، رئیس هیأت مدیره مشاور سرمایهگذاری آرمان آتی به بررسی این صندوقها پرداختیم.
* هدف اصلی صندوقهای سرمایهگذاری پروژه کمک به پیشرفت پروژهها بوده است. با این وجود ارزیابی شما از عملکرد صندوق آرمان پرند مپنا تاکنون به چه صورت است؟
دقیقا؛ هدف اصلی این بود که بحث رونق صندوقهای سرمایهگذاری پروژهها به تکمیل پروژههایی کمک کند که پیشرفتهایی داشتهاند اما در مراحل پایانی به تأمین سرمایه بیشتری نیاز دارند تا بتوانند از وضعیت کنونی خارج شوند و به مرحله بهرهبرداری برسند. یکی از تجربیات در این زمینه، صندوق سرمایهگذاری پروژه آرمان پرند مپنا بود که این تجربه در ارتباط با نیروگاه پرند مپنا به اجرا درآمد. این ابزار مالی با اتکا به قراردادهای غیرمتقابلی که در حوزه نیروگاهی وجود داشت، شکل گرفت. در حال حاضر، این پروژه با استفاده از سرمایهای که در صندوق گردآوری شد و همچنین فعالیتهایی که مپنا در حوزه تأمین مالی انجام داد، از جمله انتشار اوراق سلف برق، پیشرفت کرده است. نیروگاه پرند توانسته به مراحل پیشرفتهتری دست یابد. فاز سوم نیروگاه سیکل ترکیبی پرند به بهرهبرداری رسیده و دوره تجاری آن آغاز شده است. در مرحله نهایی، هدف این بود که شرکت تولید برق پرند مپنا، مالک نیروگاه، در فرابورس یا بورس پذیرفته شود که این اتفاق در سال گذشته رخ داد. موضوعاتی که هیأت پذیرش در ارتباط با شرکت مطرح کرده بود، به طور کامل محقق شدند. شرکت از وضعیت سهامی خاص به سهامی عام تبدیل شده و اکنون در سازمان بورس ثبت شده است. همچنین، درج نام شرکت در بازار فرابورس انجام شده است. بنابراین افرادی که پیشتر دارنده واحدهای سرمایهگذاری صندوق بودند، حالا به سهامداران شرکت تولید برق پرند تبدیل میشوند.
* چالشهایی هم در این مسیر بوده...
بله؛ جریان سرمایهگذاری از طریق صندوقهای سرمایهگذاری پروژه، به عنوان اولین تجربه، چالشهای خاص خود را داشت. بخشی از این چالشها به اقتصاد کلان کشور، نوع قراردادهای سرمایهگذاری در حوزه برق، و موضوع قراردادهای متقابل بازمیگشت. در این راستا، دولت باید درایت لازم را داشته باشد تا به تعهدات خود پایبند بماند و آنها را به موقع و به درستی اجرا کند. این امر باعث خواهد شد که ابزارهای بازار سرمایه از نظر رونق و جذابیت بیشتر عمل کنند و در جذب سرمایه و جلب اعتماد مردم برای سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی مؤثر باشند.
* البته که صندوقهای سرمایهگذاری پروژه باوجود چالشها، مزایایی هم دارند.
درست است؛ یکی از مهمترین آنها، ارتقای نظام حاکمیت شرکتی و حکمرانی بر پروژههاست. در پروژه تولید برق پرند مپنا، با حسن نیت گروه مپنا در اجرای پروژهها، اتفاقات خوبی در زمینه حکمرانی این پروژه رقم خورد. باوجود این که در برخی مواقع ممکن بود منافع گروه مپنا با تأخیر مواجه شود، تلاش شد تا حرمت سهامداران خرد حفظ شود و به این ترتیب، شرکتی ارزشمند به بازار معرفی شود. همچنین آینده صندوقهای سرمایهگذاری پروژه به نوعی به وضعیت صندوقی که در حال حاضر در بازار داریم وابسته است. تعیین تکلیف و روشن شدن وضعیت این صندوق، مسئلهای مهم است که میتواند آینده این نوع از سرمایهگذاریها را شکل دهد. در نهایت، باید دید که با توجه به تحولات پیش رو، چه چشماندازی برای صندوقهای سرمایهگذاری پروژه متصور خواهد بود. با ایجاد تغییرات جزیی در روند تأسیس و پذیرهنویسی صندوقها، این صندوقها میتوانند به تجربههای موفقی تبدیل شوند. باوجود طولانی شدن اولین تجربه و اجرای مدل پایلوت، این رویکرد میتواند در جذب سرمایه برای پروژههای زیرساختی بسیار مؤثر باشد. یکی از پیشنهادات در این حوزه این است که سازمان بورس فضای مناسبتری برای شکلگیری نهادهای مالی جدید فراهم کند. یکی از راهحلها این است که فرایند تأسیس صندوقها از پذیرهنویسی آنها جدا شود و دستورالعملها به گونهای تغییر کنند که صندوقهای پروژه برای هر پروژه به طور جداگانه تأسیس شوند. نظارتهای سازمان بورس نیز باید از آن مرحله آغاز شود که پذیرهنویسی عمومی صورت میگیرد و در فاصله میان تأسیس صندوق تا پذیرهنویسی عمومی، صندوقها بتوانند شکل بگیرند و پروژهها در بستر آن رشد کنند. تا به حال حدود ۵ یا ۶ فرصت در آرمان آتی وجود داشته که به قرارداد تبدیل شده اما هیچکدام به مرحلهای نرسیدند که منجر به تأسیس صندوق شوند. یکی از دلایل این امر این است که سازمان بورس شرط کرده که ابتدا وضعیت صندوق پروژهها تعیین تکلیف شود تا از صفر تا صد فرایند مشخص شود.
* چه پیشنهاداتی برای بهبود عملکرد این صندوقها وجود دارد؟
زمانبندی تأمین مالی برای پروژههای زیرساختی و توسعهای اهمیت زیادی دارد. اگر بخواهیم منتظر بمانیم تا پروژهها به مراحل پیشرفتهتری برسند، ممکن است در این فرایند پیچیدگیهای زیادی ایجاد شود. بنابراین، هر چه تشکیل و انحلال صندوقها تسهیل شود، این امر در راستای سیاستهای دولت برای بهبود فضای کسبوکار خواهد بود ... یکی دیگر از تغییرات پیشنهادی در دستورالعملها میتواند به پروژههای کوچکتر، به ویژه در حوزه نیروگاههای تجدیدپذیر و نیروگاههای خورشیدی، مربوط باشد. برای این پروژهها، تأسیس صندوقهای سرمایهگذاری پروژهای که تنها در زمان ساخت مورد استفاده نباشند، بلکه در زمان بهرهبرداری نیز فعال باشند، میتواند بسیار مؤثر باشد. در حال حاضر میتوانیم قراردادهای خرید برق با صنعت و قراردادهای BOT بین بخش خصوصی و صنعت را اجرایی کنیم. موضوع کلیدی دیگر، صدور واحدهای ممتاز در صندوقهاست. با توجه به تغییرات دستورالعملها، اکنون این امکان وجود دارد که این ویژگی به یونیتهای صندوقها تسری یابد. همچنین، یکی از پیشنهادات، تعریف انواع اختیار معاملاتی برای یونیتهاست که با رونق بازار اختیار معاملات، میتواند به تنوع بیشتری در قیمتگذاری و جذب سرمایه کمک کند. علاوه بر این، اصلاح نگرشها در تأمین مالی پروژههای بزرگ و استفاده از ترکیب ابزارهای مالی مختلف، میتواند در بستر صندوقها به توسعه پروژههای زیرساختی کمک کند.
- نگین عظیمی - خبـرنــگار
-
شماره ۵۷۱ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما