به گزارش صدای بورس، اصلاح ریزساختارها همیشه یکی از موضوعاتی بوده که در میان کارشناسان، فعالان و بهویژه مسئولان بازار سرمایه مطرح بوده و امروز نیز دامنه نوسان بهعنوان مهمترین ریزساختار مورد بحث حال حاضر بورس، بسیاری از فعالان را رنجانده و بعضی را هم متقاعد کرده است. ضمن اینکه فعل متقاعد کردن که در این متن آمده را میتوان هم معنا با افعالی مانند جلب رضایت اما با کدورت یا جلب اعتماد از دست رفته نیز بیان کرد. ضمن اینکه همین لحظه که در حال خواندن این متن هستید ۸ ماه از ۳ درصدی شدن دامنه نوسان میگذرد و بهنظر میرسد ریاست سازمان بورس و مدیران جدید آن که از شهریورماه به ساختمان ونک رفتهاند مسائل توسعهای و صدور مجوزها را اولا بر این موضوع میدانند؛ از همین رو به سراغ اشکان چهرهنگار، نایب رئیس هیات مدیره سبدگردان نویننگر آسیا رفتیم و با او گفتوگویی در این مورد و راهکارهای جلب اعتماد و همچنین وضعیت صنعت سبدگردانی در کشور داشتیم.
* دیدگاه شما نسبت به دامنه نوسان ۳ درصدی چیست؟
طبق گفته مدیران سازمان بورس تا این لحظه برنامهای برای اصلاح یا حذف دامنه نوسان وجود ندارد اما اگر قرار بر این باشد که روزی دامنه نوسان به کلی برداشته شود باید قبلتر فرهنگ این موضوع در میان عموم مردم گسترش پیدا کند و همه بدانند که ممکن است در یک روز ۵۰ درصد از سرمایهشان منفی بخورد و یا در روز دیگر مثبت، تا بخش زیادی از جامعه سرمایهگذار از این موضوع متضرر نشوند.
* بازار پتانسیل حذف دامنه را دارد؟
مثال خیلی نزدیک و ملموس در حالحاضر و در کشور خودمان در حوزه اختیار معامله اتفاق میافتد و میتوان با بررسی آنها این را دید که نوسان ۳۰۰۰ درصدی هم امر عجیبی تلقی نمیشود. دامنه نوسان در سایر کشورها نیز وجود دارد اما بازه آن بسیار بیشتر از بازار سرمایه ایران است که در تناسب با سایر کشورها و حتی بازارهای حوزه اسکاندیناوی و با توجه به تغییر نرخ برابری ریال و دلار، دامنه نوسان ۱۰۰ درصدی داشته باشد که حق متخصصان و فعالان این بازار است.
* برخی معتقدند دامنه نوسان فعلی عامل بازگشت اعتماد است؛ نظر شما در این موردچیست؟
ملاک اعتماد بازار در دو عنصر اصلی میزان ورود پول حقیقی و ارزش معاملات خلاصهمیشود و اگر بخواهیم چنین دیدگاهی داشته باشیم به تناقض برمیخوریم چراکه اگر قرار به برگرداندن اعتماد به بازار است این موضوع باید در دامنه نوسان یک درصدی رخ میداد که ریسک در پایینترین میزان خود وجود داشت اما در واقعیت با کاهش شدید ارزش معاملات روبهرو شدیم.
* مگر در آبانماه بیشترین ورود نقدینگی حقیقی رخ نداد؟
تیم اقتصادی جدید در همین زمان بهطور رسمی مشخص و شروع به فعالیت کردند و کابینه رسمیت لازم را پیدا کرد و در پی آن نیز چشمانداز مطلوبی برای بازار شکل گرفت و تنها فعالان بازار بودند که اقدام به سرمایهگذاری کردند و هنوز مردم به بازار و مانند سال ۱۳۹۹ ورود نکردند.
* چگونه میتوان اعتماد مردم را به بورس برگرداند؟
سه راهکار وجود دارد؛ راهکار اول شفافسازی، دوم شفاف سازی و سوم هم شفافسازی؛ برای مثال اشکان چهرهنگار به عنوان تحلیلگر بازار سرمایه میخواهد صنایع پتروشیمی را تحلیل کند اما زمانی که میخواهد نرخ یوتیلیتی را پیدا کند با نبود اطلاعات مواجه می شود چراکه هیچ شفاف سازی توسط ناشران در این حوزه وجود ندارد و با کلی رفت و آمد آنها نمادشان بازگشایی شد اما منتج به نتیجه مطلوب نشد؛ این نرخ را بالاخره باید با چه دلاری حساب کرد؟ ۴۲،۴۵،۶۰ و یا عددی دیگر؟ خب مسلم است که P/E شرکتها از زمین تا آسمان با هرکدام از این نرخها متفاوت خواهد شد؛ مثال مشخص برای نتیجه دادن آن نیز صنعت سیمان بود که با ورود به بورس کالا؛ سرمایهگذاران به این صنعت راغب شدند. وقتی تحلیلگران از به دستآوردن ایپیاس شرکتها درماندند چه توقعی میرود که اعتماد به بازار بازگردد. ضمن اینکه درمان همه این مشکلات در گرو شفافسازی است.
* وظیفه اصلی سبدگردانها در وضعیت فعلی را چهمیدانید؟
باید برای توسعه بازار سرمایهگذاری غیرمستقیم بیشتر از همیشه گسترش پیدا کند و در این حوزه فرهنگسازی لازم انجام شود. صندوقهای طلا، نقره، سهامی، اهرمی و... همه بستری مناسب برای احقاق نقش صحیح سبدگردانها باشد. این نهاد مالی باید با تنوع سبد محصولات خود و امکان سرمایهگذاری با ریسکهای متفاوت، فضای مناسب را برای جذب افراد ایجاد کند، بنابراین اگر فردی فکر میکند که سرمایهگذار برمبنای طلا بهتر از بازار سهام است، به تبع آن سبدگردانها وظیفه دارند که بستر مناسب آن را فراهم کنند.
* تعداد سبدگردانها با سایز بازار تناسبی دارد؟
بههیچ عنوان ۱۳۹۹ فرایند مجوزگیری برای شرکتهای سبدگردان اوج گرفت و بسیاری از افراد به سمت ثبت چنین شرکتهایی متمایل شدند. همانطور که در پاسخ به پرسش قبل گفتم، سبدگردانی شخصی دیگر جذابیت سالهای گذشته را ندارد و در سالهای پیشرو بسیاری از سبدگردانها از بازار خارج میشوند چراکه ماهیت صندوقمحور سبدگردانها و جذب منابع برای صندوقها اجازه ادامه حیات به این شرکتها را نمیدهد.
* کم شدن متقاضیان سبدگردانی اختصاصی چه مشکلاتی برایتان ایجاد کرده است؟
تنها یکی از کارهایی که سبدگردانها انجام میدهند سبدگردانی برای اشخاص حقیقی و حقوقی است؛ از وقتی صندوقهای اهرمی، بخشی و سهامی رواج پیدا کردند دیگر سبدگردانی شخصی صرفه ندارد و در حال حاضر فعالیت سبدگردانها متمرکز بر روی مدیریت صندوقهای مختلف است. ضمن اینکه بهترین کاری که شرکتهای سبدگردان میتوانند انجام دهند تمرکز بر روی سبد صندوقها و مدیریت آنهاست؛ در کنار این حوزه، عرضه و پذیرش شرکتها و انتشار اوراق تامین مالی در شرایط فعلی میتواند از فعالیتهای این نهاد مالی دانست.
* سازمان میتواند جلوی سقوط سبدگردانها را بگیرد؟
این اتفاق در بازار یک امر طبیعی و ناخودآگاه است اما مشکل از سمت سازمان نیست و ایراد اصلی را میتوان از افرادی گرفت که برای ثبت شرکت سبدگردان در وضعیت اشباع بازار چنین درخواستی را ثبت میکنند. ورود شرکتهای جدید منافع دیگر سبدگردانها را مورد تردید قرار نداده و در نهایت و تنها خود آن شرکتها هستند که از این موضوع متضرر میشوند؛ بازار سرمایه بر مبنای رقابت شکل گرفته و هرکسی که قدرت رقابت بیشتری داشته باشد در ادامه موفقیت بیشتری نیز کسب میکنند.
* چرا سبدگردانهای جدید موفق نشدند؟
شرکتهای جدید چنان گمان میکنند که با گرفتن مجوزهای سبدگردانی میتوانند به راحتی فرآیند جذب سرمایه و تأمین مالی را به سرعت طی کنند اما حقیقت اینکه جذب منابع در شرایط فعلی نه تنها امری راحت نیست بلکه دشواریهای بخصوص خود را دارد که برای گذر از آن باید تخصص و مهارت لازم را داشت و سبدگردان نویننگر آسیا بهطور قطع در این موضوع پیشرو بوده است.
* کارگزاریها چطور؟
صد درصد؛ میتوان از صورتهای مالی کارگزاریها را متوجه شد که عمده ۱۱۰ کارگزاری موجود در بازار در سالهای اخیر زیانده بودند؛ البته که این امر در بازار امری عادی است که چند سال وضعیت بورس خوب باشد و کارگزاریها پررونق باشند و چندسالی هم در رکود به سر ببرند.
* حداقل سرمایه لازم برای سبدگردانی اختصاصی در نویننگر آسیا، چقدر است؟
مشتریان سبدگردان نویننگر آسیا میتوانند با در اختیار گذاشتن بیش از ۵۰۰ میلیون از سرمایه خود، اقدام به سبدگردانی اختصاصی کنند که این رقم نسبت به سایر سبدگردانهای بزرگ بسیار کمتر است و در این مجموعه معتقدیم که تمامی مشتریان حق این را دارند تا برای سرمایهگذاری اختصاصی اقدام کنند و نه اینکه صرفا افرادی که میتوانند مبالغ هنگفتی را وارد سبدگردان کنند از این خدمت بهرهمند شوند.
* برنامهای برای افزایش سرمایه ندارید؟
اولین برنامه افزایش سرمایه صددرصدی و رساندن سرمایه نویننگر آسیا به ۱۰۰ میلیارد تومان است و بعد از این مهم درهای توسعه به روی سبدگردان باز شده و صندوقهای اهرمی، طلا و سایر خدماتی که منتج به خدمت بهتر و سودمندتر به مشتریان شود در برنامههای پیش رو اعمال میشوند.
* گفتید صندوق اهرمی؛ با وجود دامنه ۳ درصدی، هنوز کارکرد قبل را دارند؟
اعتقادی به دامنه نوسان ندارم؛ در بازار سرمایه که ذات سرمایهگذاری آن بر مبنای تخصص و دانش ویژه آن است به هیچ عنوان مقبولیت ندارد اما درمورد صندوقهای اهرمی باید این نکته را تاکید کنم که با دامنه نوسان ۳ درصدی که برای سهام شرکتها لحاظ میشود و برای اهرمیها نیز به همین صورت است نمیتوان گفت که ماهیت آنها به کلی تغییر کرده و یا کارکرد خود را از دست داده بلکه فقط مقداری شرایط سختتر شده؛ البته این موضوع نیز در قیاس با دامنه نوسان ۱۰ درصدی برای اهرمیهاست.
* نظرتان درمورد تأمین مالی جمعی چیست؟
تا این لحظه ۹ ماه است که نظارت بر سکوی تأمین مالی زوج را برعهده داشتیم و در برنامههای آتی شرکتنیز تاسیس یک سکوی کرادفاندینگ است و در این حوزه نیز باید فرهنگسازی شود که این مدل از سرمایهگذاری بسیار پرریسک است و هیچ سود ضمانت شدهای پشت آن نیست و تنها میتوان اصل سرمایه را تضمین کرد که در تعداد محدودی نیز این مورد موجود است.
-
علی آل بویه - خبـرنــگار
- شماره ۵۸۰ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما