چگونه وارد بورس شویم؟

در گفت‌وگوی صدای بورس با مهدی سوری، مدیر توسعه بازار کارگزاری خوارزمی، بحث آموزش ورود به بورس، دریافت کد بورسی و اصلاحات رایج بازار سرمایه مورد توجه قرار گرفته است. این‌گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

افراد و کسانی که با بورس آشنایی ندارند باید چه اقدامات و مراحلی را طی کنند؟

از جاهای مختلف می‌شنویم که افراد برای ورود به بورس باید آموزش ببینید؛ در واقع کسی که قصد ورود به بورس را دارد مثل هر کسب‌وکار دیگری باید اطلاعاتی در رابطه با بورس و فرابورس داشته باشد و حداقل بداند سهام، نماد و کارکرد سایت‌های بورسی چیست.

کسانی که مدتی در بورس بوده‌اند به مرور اینها را یاد گرفته‌اند اما برای تسریع در روند معمولا یک دوره‌های آموزشی به اسم مبانی ورود به بورس و اصول مقدماتی بازار سرمایه و.... وجود دارد و افراد بعد از اینکه این دوره‌ها را پشت سر گذاشتند، متوجه می‌شوند بورس چیست،‌ اما تاکید من این است که بهتر است پس از فراگرفتن موارد بالا ابتدا تحلیل بنیادی را یاد بگیرند، سپس تحلیل تکنیکال.

چگونه می‌توان وارد بازار سرمایه شد و کد بورسی دریافت کرد؟

برای ورود به بازار سرمایه نیاز به کد بورسی است، همانند شناسه ملی؛ مردم با ورود و ثبت‌نام در سامانه سجام می‌توانند کد بورسی را دریافت کنند. در گام بعدی باید کارگزاری مورد نظر خود را انتخاب کنند و از طریق کارگزاری شروع به خرید و فروش کنند که البته اغلب کارگزاری‌ها در حال حاضر امکان ثبت‌نام غیرحضوری را فراهم کرده‌اند، اما پس از این مرحله باید به دفاتر پیشخوان مراجعه کنند تا یوزر و پسورد مختص خود را دریافت کنند و شروع به خرید و فروش کنند.

دستورالعملی ابلاغ شد در رابطه با اینکه افراد تازه وارد تا یک ماه فقط حق خرید عرضه اولیه دارند و حق انجام معاملات دیگر را ندارند؛ آیا این دستورالعمل اجرایی شده است؟

ورود گسترده مردم به بازار کمی ما را ترساند، زیرا ابتدا زیرساخت‌های بازار سرمایه پاسخگوی این حجم از متقاضی نبود و  سپس بازار حبابی شد. این دستورالعمل آمد اما در حال حاضر اجرا نمی‌شود،. واقعیت این است که ما زیرساخت آموزش و آزمون گیری از تمام افراد را نداریم.

کسی که بخواهد از صفر شروع کند حتما باید آموزش ببینید؟

توصیه می‌شود که اگر کسی قصد سرمایه‌گذاری مستقیم دارد، حتما آموزش ببینید. گاهی برخی نگرانند که فرصتشان از دست می‌رود اما می‌توانند در آن مدت سرمایه خود را به صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سبدگردان‌ها بسپارند.

تفاوت تحلیل بنیادی با تکنیکال چیست؟ ارجحیتی نسبت به هم دارند؟

خیر؛ هر تحلیلی که به درد بخورد، مفید است و بهتر است همه چیز را بدانیم و توصیه می‌کنم افراد تحلیل تکنیکال، بنیادی و تابلوخوانی را حتما یاد بگیرند.

تحلیل  تکنیکال اصولا کاری ندارد شما در رابطه با کدام سهم صحبت می‌کنید. این تحلیل می‌گوید رفتار عمومی بازار تابع یک سری از الگوها است. برای مثال افرادی که  قصد خرید دلار را دارند، می‌دانند مثلا دلار در نیمه دوم انتخابات ریاست جمهوری افزایش می‌یابد یا چه زمانی کاهش می‌یابد. همین تحلیل نیز در بازار سرمایه تا حدی وجود دارد. این منحنی و الگویی که انتظار می‌رود، تکرار شود، تحلیل تکنیکال نام دارد.

تحلیل بنیادی، می‌گویند شما وقتی سهمی را می‌خرید، یعنی قصد دارید با شرکت شریک شوید. پس باید صورت‌های مالی، دارایی‌ها و سود زیان شرکت را بررسی کنید و سپس متناسب با ارزشی که آن دارایی به نظر شما دارد، تصمیم به سرمایه‌گذاری بگیرید. قاعدتا تحلیل بنیادی یکی از الزامات بازار سرمایه است.

در این تحلیل‌ها چند درصد امکان خطا وجود دارد؟

بسیار زیاد؛ وقتی می‌گوییم خطا قاعدتا معتقدیم یک درستی وجود دارد و می‌گوییم مثلا ده درصد انحراف از راه درست را شاهد هستیم اما هیج قطعیتی در بازارهای مالی وجود ندارد. بازارهای مالی بیشتر از آنچه افراد فکر می‌کنند، استنباطی هستند، یعنی در لحظه‌ای که من فکر می‌کنم یک سهامی ارزنده است، فردی هم فکر می‌کند زمان فروش این سهم رسیده است و نمی‌ارزد و همین باعث می‌شود تا معاملات شکل بگیرد.

در اصل احتیاجی نیست، من معامله‌گر آینده را پیش‌بینی کنم زیرا قابل پیش‌بینی نیست. من صرفا باید ذهنیت سایر معامله‌گران را پیش‌بینی کنم که آنها چه تصمیمی خواهند گرفت.

سایت tsetmc  چیست و چه کارکردهایی دارد؟

سایت tsetmc سایت مدیریت فناوری بورس است و اطلاعات معاملاتی سهم‌ها را به صورت روزانه به مخاطبان نشان می‌دهد. اطلاعاتی در رابطه با اینکه شرکت چقدر خریدار و فروشنده داشته، در چه قیمت معامله شده و حجم معاملاتش چقدر بوده است و اطلاعاتی در رابطه با اینکه سهامداران عمده شرکت چه کسانی هستند و در روزهای گذشته چه مقدار خرید و فروش داشتند. در کل این سایت به‌روزترین و معتبرترین مرجع قیمت است.

سایت کدال چیست؟

سایت کدال اطلاعیه‌های صورت‌های مالی، گزارش فعالیت‌ها و دعوت به مجمع‌های عمومی را انتشار می‌دهد که بسیار ارزشمند است و شما می‌توانید از جزئیات شرکت‌ها مطلع شوید.

کسی که وارد بازار سرمایه می‌شود، لازم  است که از این سایت‌ها استفاده کند؟

بستگی به استراتژی معاملاتی فرد دارد. زمانی من سرمایه‌گذاری می‌کنم و زمانی نه صرفا سفته‌بازی می‌کنم و قصد خرید و فروش دارم. هیچکدام ایراد ندارد به شرطی که بدانیم دقیقا چه کاری انجام می‌دهیم. گاهی ما در سهامی سرمایه‌گذاری می‌کنیم که باید در لحظه حواسمان به سهام باشد. به همین خاطر باید حواسمان به روند قیمتی سهم باشد. اما گاهی سرمایه‌گذاری بلندمدت و ارزشی می‌کنیم، در این شرایط مهم نیست شما سهم را ارزان یا گران می‌خرید چون شما سهمی می‌خرید که در آینده ارزش‌های آن قرار است رشد کند.

برخی می‌پرسند من چند سهم در پرتفوی خودم داشته باشم بهتر است؟

جواب کاملا ساده است. حداکثر تعدادی که شما مجاز هستید در پرتقوی خود داشته باشید، تعدادی است که وقت کنید همیشه رصدش کنید و اطلاعیه‌های کدال را زیر نظر داشته باشید.

اصطلاح EPS چیست؟

سود هر سهم را eps  می‌گویند. یک شرکت تعدادی سهم دارد که گاهی ممکن است یک شرکت چند میلیارد سهم داشته باشد. هر تعداد که من سهم داشته باشم به نسبت آن چند میلیارد سهم من هم مالک شرکت هستم. شرکت سالانه سودی را به دست می‌آورد، مقداری از سود که به یک سهم می‌رسد eps نام دارد. ‌یعنی سود خالص شرکت تقسیم بر تعداد سهام. یکی از پارامترهای مهمی که در تحلیل شرکت‌ها وجود دارد،‌ این است که بدانیم شرکت چه مقدار سوددهی دارد. پس eps مهم است.

NAV چیست؟

یکی دیگر از پارامترهای ارزشگذاری دارایی شرکت‌ها nav است. این ارزش خالص دارایی‌های شرکت است که نشان می‌دهد به‌روز شده دارایی‌های شرکت منهای بدهی‌هایش، چه مقدارش برای کل سهام‌داران می‌ماند و وقتی این را تقسیم بر تعداد سهام کنیم، چه مقدار از دارایی‌های شرکت به سهام‌دار تعلق می‌گیرد.

P/E چیست؟

از نظر ریاضی یعنی قیمت سهم من چند برابر سودی است که پارسال به من تعلق گرفته است. اگر ساده بگویم، من هزار تومن از پول خود را به بانک می‌برم و انتظار دارم که بانک بابت هزار تومان سر سال به من ۲۰۰ تومان سود دهد. در حالتی انگار من یک سرمایه‌گذاری را ۱۰۰۰ تومان خریده‌ام و ۲۰۰ تومان بابت آن سود گرفته‌ام پس p/e سرمایه‌گذاری در بانک با فرض سود ۲۰ درصد برابر با ۵ است، یعنی من ۵ سال طول می‌کشد اگر  به همین شکل پیش بروم، جمع سودهایم با پولی که گذاشتم برابر شود. در حالت کلی به نظرم p/e پایین کم ریسک‌تر است و نشان می‌دهد که من  نسبت بیشتری از قیمت سرمایه‌گذاری‌ام را به صورت سود پس می‌گیرم.  

چرا سهام زیان‌ده رشد می‌کند؟

یک سهم ممکن است سود خوبی نداشته باشد اما چند برابر ارزش بازار خود دارایی داشته باشد که در این صورت قیمت آن می‌تواند رشد کند.

حجم مبنا برای چیست؟

برای این است که قابلیت دستکاری قیمت سهم‌ها کمتر شود. زیرا یک زمانی بازار بسیار کوچک بود و من می‌توانستم با خرید و فروش، قیمت سهام یک شرکت را دستکاری کنم، اما وقتی در صفحه tsetmc نگاه می‌کنیم، چند قیمت می‌بینیم. اولین قیمت آن روز، آخرین، حداقل و حداکثر و قیمت پایانی را مشاهده می‌کنیم. قیمت پایانی عملا یک جور میانگین موزون گرفتن از معاملات روز است. در بورس یک قیمت پایانی حساب می‌شود که قیمت پایانی امروز در واقع می‌شود صفر تابلوی فردا. فردا می‌تواند بالاتر یا پایین‌تر معامله شود. حداقل یک تعداد معین معامله در طول روز باید رخ داده باشد که قیمت پایانی نسبت به دیروز بتواند به اندازه کامل تغییر کند که به آن تعداد معامله حجم مبنا میگوییم.

این استراتژی که می‌گویند بهتر است فقط عرضه اولیه بخریم درست است؟

من اگر بتوانم تمام پولم را عرضه اولیه بخرم قطعا این کار را می‌کنم اما واقعیت این است که چون عرضه اولیه جذابیت زیادی دارد، متقاضی زیادی دارد و سهمیه‌بندی می‌شود و مادامی که دارایی کسی کمتر از عرضه اولیه است، بهتر است همان را خریداری کند.

عرضه اولیه را چه زمانی باید فروخت؟

سهام عرضه اولیه دو فاز دارد؛ یک فاز عرضه اولیه‌ای است و یک فاز همانند دیگر سهم‌ها عادی می‌شود. سهم وقتی برای اولین بار عرضه می‌شود، فردای آن روز ‌همه قصد خرید دارند، زمانی که معامله شروع می‌شود، چند هزار نفر هم‌زمان آماده برای خرید هستند. منطقا وقتی این حجم از درخواست ارسال می‌شود سامانه معاملات به صورت خودکار اقدام به خرید می‌کند.

وقتی این حجم از تقاضا را داریم بعد از عرضه اولیه هر روز شاهد صف خریدهای طولانی برای عرضه اولیه می‌شویم و هر روز این قیمت رشد می‌کند.

مادامی که این صف خریدها وجود دارد، این سهم عرضه اولیه است و فروش آن منطقی نیست اما بعد از مدتی ممکن است حتی قیمت سهم منفی شود. اما توصیه می‌شود در بازارهای نرمال، هر زمانی که قیمت سهم از حداقل قیمت روز گذشته کمتر شد می‌توان گفت سهم دیگر عرضه اولیه‌ای نیست و می‌توان از آن خارج شد. بعد از مدتی عرضه اولیه تبدیل به سهم عادی می‌شود. در آن زمان احتیاج به تحلیل دارید و در آن زمان باید ببینند ارزش نگهداری دارد یا نه، سپس اقدام به فروش کنید.

چطور تشخیص دهیم یک سهم از بازار جا مانده است؟

از بازار جاماندن را راحت می‌شود تشخیص داد. مثلا در سال ۹۸ شاخص ۱۸۷ درصد رشد کرده اگر سهمی ۱۸۷ درصد رشد نکرده است، یعنی از شاخص کل بازار جامانده است. مثلا وقتی در بازار پایه ۴۰۷ درصد رشد داشتیم اگر سهمی ۴۰۷ درصد رشد نکرده باشد،‌ نسبت به بازار خودش جامانده و می‌توانند این را در سابقه معاملات شرکت نگاه کنند. بهتر است ماندن قیمت سهم را با هم گروهی‌هایش مقایسه کنید.

وجود حباب در بازار یعنی چه؟

وقتی می‌گوییم حباب یعنی می‌دانیم قیمت ارزش ذاتی و واقعی این سهم چقدر است و می‌دانیم از ارزشش بیشتر شده است و من معتقدم هیچکس نمی‌داند ارزش واقعی یک شرکت چند است که بخواهد حباب را تشخیص دهد. افرادی که حباب تشخیص می‌دهند ارزش دلاری را در نظر می‌گیرند. چه دلیلی دارد که قیمت دلاری یک دارایی ثابت باشد مگر در آمریکا همه سهامشان ثابت است؟ برخی هم این را نسبت به نقدینگی جامعه می‌سنجند که من اصلا  مبنای این سنجیدن‌ها را درک نمی‌کنم.

ارزش‌گذاری شرکت‌ها بر مبنای انتظارات سرمایه‌گذاران از آینده است. فردا را نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم چون آینده همیشه اتفاقات جدیدی در دست دارد.

خرید هر سهمی در بلندمدت می‌تواند سودآور باشد؟

خیر؛ معتقدم که خرید یک سبدی از کل بازار سرمایه به نسبت حجم شرکت‌ها در بلندمدت (بالای ۱۰ سال ) سودآوری دارد زیرا بازار ما بعد از بازده طولانی رشد زیادی می‌کند اما سهام کم ریسک که مزیت‌های ذاتی و طبیعی دارند، سهامی که فعالیت‌هایشان می‌تواند رو به رشد باشد، در بلندمدت سودده هستند. سهام کم ریسک و سودده که افق خوبی دارند، در بلندمدت خوب هستند اما سهامی که سود قابل توجهی ندارند در بلندمدت حتی می‌توانند زیان‌ده باشند.

به نظر شما این استراتژی که پدر و مادرها می‌گویند برای فرزندانمان سهمی را خریداری کنیم برای ده سال بعد، درست است؟

صد درصد؛ یکی از چالش‌هایی که می‌بنیم خانواده‌ها دارند، این است که پس‌انداز  بچه را چه کنند؟ اگر در بانک سرمایه‌گذاری کنیم به طور قطع پول را نابود کرده‌ایم، بیمه‌های عمر نیز ساختار بانکی دارند. توصیه نمی‌کنم پول‌هایشان را در بانک قرار دهند. دلار و طلا کم ریسک هستند اما هیچ چیز بازدهی بازار سرمایه را ندارد و در آینده هم نخواهد داشت. بهتر است یک سبد متنوعی از سهام را تشکیل دهند یا بر روی صنایع بزرگ مانند هلدینگ‌های پتروشیمی یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سهام، سرمایه‌گذاری کنند که بهترین پس‌انداز است.

این استراتژی درست است که طلا، مسکن و خودروشان را بفروشند یا برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه وام بگیرند؟

ریسک است دیگر؛ اگر کسی طلا بفروشد و سهام بخرد در اصل ریسک خودش را افزایش داده زیرا انتظار نمی‌رود طلا افت قیمت پیدا کند و تمام این شرایط بستگی به ریسک‌پذیری افزار دارد.

صندوق‌های سرمایه‌گذاری برای تازه واردان بهتر است یا عرضه اولیه؟

بهتر است از همین دو روش صندوق‌ها و عرضه اولیه استفاده کنند و اگر پولشان بالای یک میلیارد است، می‌توانند سبدگردانی اختصاصی بگیرند اما نه اینکه به کسی بسپارند. شرکت‌های سبدگردان که از سازمان بورس مجوز سبدگردانی دارند، بهترین گزینه هستند.

برای اینکه یک صندوق را انتخاب کنند، چه مواردی را باید بررسی کنند؟

مرجعی که می‌توانند عملکرد صندوق‌ها را ببیند سایت isignal.ir است. باید وارد سایت و بعد وارد قسمت مقایسه صندوق‌ها شوند، سپس گزینه درسهام را انتخاب کنند و بازده صندوق‌های مختلف را مشاهده کنند. در اینجا می‌توان عملکرد گذشته صندوق‌ها را بررسی کرد. باید به ثبات بازدهی صندوق دقت کرد، زیرا اگر ثبات نداشته باشد یعنی صندوق بسیار پر ریسک عمل می‌کند و من ترجیح می‌دهم در صندوق‌های پرریسک سرمایه‌گذاری نکنم. برخی صندوق‌ها محافظه‌کارتر هستند و بر روی سهم‌های بنیادی و سودده سرمایه‌گذاری می‌کنند، برخی هم پر ریسک عمل می‌کنند.

صندوق‌های مختلف و etf ها چه تفاوتی دارند؟ باید کدام را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد؟

ما در بورس از کم ریسک‌ترین ابزارها تا پرریسک‌ترین‌ها را داریم و هر فرد متناسب با سطح ریسک‌پذیری که دارد، می‌تواند متناسب با آن ابزارهای مختلفی برای سرمایه‌گذاری انتخاب کند.

در رابطه با etf باید بگویم چیز خاصی نیست. صندوق اگر قابلیت خرید و فروش کردن داشته باشد، می‌شود etf یعنی صندوق‌های قابل معامله. این صندوق‌ها عمده منابع خودشان را در ابزارهای درآمد ثابت سرمایه‌گذاری می‌کنند که به آنها صندوق با درآمد ثابت گفته می‌شود و یک سری صندوق هم که در سهام خرید و فروش می‌شوند. ما در صندوق‌های درآمد ثابت ریسک بسیار کمی داریم، مثل سپرده بانکی و انتظار بازدهی ما هم کمی بالاتر از بانک است.

اما صندوق در سهام یعنی من پولم را به یک شرکت سبدگردان سپرده‌ام و یک واحد صندوق گرفته‌ام، افراد دیگر هم پول‌هایشان را گذاشته‌اند و این سبدگردان همه پول‌ها را کنار همه گذاشته و خرید و فروش می‌کند. در اینجا ممکن است من ضرر کنم یا سود، اما در این شرایط اگر سود کنم، سود بالایی به دست می‌آورم.

اسناد خرانه دولتی چیست؟

در هر اقتصادی کم‌ریسک‌ترین ابزار مالی، اسناد خرانه دولتی است. اسناد خزانه اسلامی این است که دولت به پیمانکارها یک چک صد هزار تومانی بابت طلبشان مثلا برای سال بعد داده که شما اگر این برگه را داشته باشید، دولت سال آینده یا در سررسید آن اوراق صد هزار تومان به شما می‌پردازد. من پیمانکار ۳ سال طول کشیده تا دولت طلبم را بدهد و در حال حاضر می‌خواهم حقوق کارمندم را بدهم، پس نمی‌توانم تا سال آینده صبر کنم که سررسید اسناد خزانه برسد. پس در بازار این اوراق را می‌فروشم. قطعا هیچکس چک صد هزار تومانی سال بعد را به همان قیمت نمی‌خرد، پس مجبورم این را با قیمت کمتر بفروشم و کسی که آن را می‌خرد، سود می‌کند اما به این دلیل می‌گویم کم‌ریسک‌ترین است زیرا این اسناد، جزو بدهی‌های اولویت‌دار دولت است و دولت موظف است اول این بدهی‌ها را پرداخت کند، سپس حقوق کارمندان خود را. به همین خاطر این اسناد خزانه حتی از بانک مطمئن‌تر است. بانک احتمال ورشکستگی دارد اما برای دولت این اتفاق رخ نمی‌دهد.

کد خبر 412928

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =