محمد مهدی جمشیدیان در گفتوگو با صدای بورس گفت: صنعت سیمان، یکی از صنایع قدیمی و پر سابقه بازار سرمایه است که از دهه هفتاد شرکتهای سیمانی وارد بورس شدند. از صنعت سیمان ۴۵ شرکت در بازار سرمایه فعال هستند و این صنعت جزو صنایعی است که بیشترین فعال در بورس را داراست. این صنعت به دلیل قیمتگذاری دستوری نتوانسته بود در بلندمدت سودآوری مناسبی برای سهامداران داشته باشد. اما اگر در بازه زمانی کوچکتری این حوزه را بررسی کنیم، شاهد هستیم که این صنعت نسبت به سایر صنایع یک رشد قابل توجهی داشته و علت این بازدهی ورود شرکتهای سیمانی به بورس کالا بوده است.
بورس کالا ناجی سیمانی ها
کارشناس ارشد بازارسرمایه، گفت: از زمانی که شرکتهای سیمانی وارد بورس کالا شدند، قیمت از محل تعادل عرضه و تقاضا کشف میشود، اگر چه وزارت صمت در تعیین قیمت پایه دخالت میکند اما عرضه و تقاضا تعیینکننده اصلی است. اگر در یک بازه زمانی ۱۵ ساله، شاخص کل را بررسی کنیم، بازدهی آن سه برابر بازدهی صنعت سیمان است اما اگر برای بازه ۵ ساله بررسی شود شاهد این هستیم که بازدهی صنعت سیمان ۳ برابر بازدهی شاخص کل است.
جمشیدیان تصریح کرد: به عبارتی با وارد شدن صنعت سیمان به بورس کالا، بازدهی این صنعت سه برابر بازدهی شاخص کل شده است. این اتفاق میتواند الگویی برای کل صنایع و مدیران کشور باشد. بهتر است مسئولین و تصمیمگیران کشور کارنامه صنعت سیمان قبل و بعد از ورود به بورس کالا را بررسی کنند. چرا که قبل از ورود صنعت سیمان به بورس کالا مشکلات نقدینگی، اعتصاب و اعتراض کارگران برای حقوق خود وجود داشت. اما اکنون این صنعت یکی از بهترین صنایع کشور است که علت آن ریشه در از بین رفتن رانت دارد و با کیفیتترین ترازنامه را این صنعت داراست.
وی افزود: به گفته نمایندگان و فعالان صنعت، در گذشته صنعت سیمان باید تمام محصول خود را به نمایندگیهای موجود در کشور عرضه میکرد و این نمایندگان ۶ ماه تا یک سال بدهی خود به صنعت سیمان را به تعویق میانداختند و این امر یک مشکل برای تامین نقدینگی در این صنعت بوجود آورده بود. در حقیقت این نمایندگان بر سیمانی ها حکومت میکردند. اما با ورود این صنعت به بورس کالا مشکل نقدینگی شرکتهای سیمانی حل شده است و به محض فروش کالا در بورس، هزینه آن پرداخت و نقد میشود.
وی ادامه داد: زمانی که این صنعت برای ورود به بورس کالا آماده شد، هجمههای زیادی علیه این صنعت صورت گرفت و برخی از این هجمهها به علت ناآگاهی بود و به نظر می رسید که بورس کالا منجر به افزایش قیمت سیمان خواهد شد اما بورس کالا باعث مدیریت عرضه و تقاضا میشود. به عنوان مثال در دو سال گذشته به خاطر نمی آوریم که مسئولی در مورد صنعت سیمان بخواهد قیمتگذاری کند یا کارگروهی تشکیل شود. هم دولت، هم شرکتها و هم مصرفکننده از بازار سیمان آسوده خاطر هستند و هیچ مشکلی در این صنعت وجود ندارد.
عامل رشد سود سیمانی ها
جمشیدیان در ادامه افق صنعت سیمان را ترسیم کرد و گفت: پیشبینی میشود تا انتهای سال ۱۴۰۲ که ۹ ماه از آن سپری شده است، شرکتهای سیمانی در بورس کالا حدود ۳۰ همت سود به ثبت برسانند و در سال آتی، این رقم به ۴۰ همت خواهد رسید و در نتیجه قیمت سهم هم به رقم مناسبی میرسد. شرکتهای سیمانی باکیفیتترین و بیشترین سودهای تقسیمی و جذابترین P/E و P/D را دارند که مدیون تصمیم وزارت صمت برای ورود به بورس کالاست که منجر به شفافیت، ثبات و بازدهی این صنعت شد.
چگونه رانت از بین رفت؟
جمشیدیان در مورد نسبت قیمت سیمان به فولاد گفت: اگر از دهه هشتاد بررسی شود، نسبت قیمت سیمان به فولاد ۱۵ درصد بود و با توجه به این که نرخهای محصولات فولادی به بازارهای جهانی منطبق میشود، اما سیمان در بازار داخلی به طور متوسط حدود ۲۲ دلار است و این نسبت به ۵ درصد رسیده و منجر به افزایش تقاضای محصولات سیمانی نسبت به فولادی شده و در ساخت و ساز اسکلت بتنی نسبت به فولادی به صرفه شده است.
وی ادامه داد: اکنون جاده با بتن و سیمان ساخته میشود و به عبارتی سیمان و بتن در حال جایگزین شدن به جای قیر و آسفالت میشود. این امر نتیجه از بین رفتن رانت است. در دهه هشتاد برخی از شرکتها به دلیل مازاد عرضه در آستانه تعطیلی بودند اما اکنون میزان تقاضا به حدی رسیده است که شرکتهای جدیدی وارد بازار شدهاند و چند طرحهای توسعه در حال پیگیری و اجراست. منطقه صنعت سیمان قابلیت حمل گرانی دارد و به همین دلیل قیمت سیمان در مناطق مختلف متفاوت است به عنوان مثال در غرب کشور، فصل تابستان قیمتهای سیمان مناسب هستند و اکنون که در قصل سردسیر هستیم قیمت سیمان در مناطق گرمسیر مانند خوزستان بالاست. اما در مجموع عرضه و تقاضا به یک سطح متعادل میرسد.
تاثیر سند بودجه بر صنعت سیمان
کارشناس ارشد بازار سرمایه گفت: بودجه عمرانی کشور یکی از عواملی است که عرضه و تقاضا را تحت تاثیر قرار میدهد، حتی با توجه به این که در سالهای اخیر بودجه عمرانی قابل توجهی برای کشور تخصیص داده نشده است، عرضه و تقاضای سیمان در یک سطح متعادلی قرار داشتند. امید است که وضعیت کشور به گونهای باشد که بودجه عمرانی مناسبی به اختصاص پیدا کند تا وضعیت بهتری برای سیمان رقم بخورد.
بهای تمام شده سیمان شامل چه مواردی است؟
وی افزود: صنعت سیمان یکی از داخلیترین صنایع کشور است، معادن زیادی در کشور وجود دارد، دستمزد نیروی کار ارزان است و یکی از ارزانترین نرخهای انرژی را دارا هستیم، بنابراین این صنعت در کشور دارای یک مزیت اقتصادی است. بهای تمام شده سیمان شامل مواد اولیه است که بیشتر این بهایتمامشده به دستمزد و انژری مربوط میشود و در این دو مورد نیز در کشور مزیت وجود دارد. در نتیجه بهای تمام شده صنعت سیمان رشد آنچنانی ندارد. از طرف دیگر اگر نرخ دستمزد و انرژی نیز افزایش یابد و نرخ آنان با قیمتهای جهانی متعادل شود، متناسب با آن، قیمت محصولات صنعت سیمان نیز تعدیل مییابد، بنابراین این صنعت و حاشیه سود آن از این ناحیه آسیب نخواهد دید.
جمشیدیان در مورد صادرات محصولات صنعت سیمان گفت: صادرات سیمان نسبت به سایر محصولات بسیار پیچیده است چرا که هزینه حمل در این صنعت بسیار بالاست و اتفاقی که رخ داده است، افزایش صادرات محصولات سیمانی شرکتهایی است که در مرز کشور قرار دارند. به عنوان مثال برخی از شرکتهای سیمانی را داریم که اسکله اختصاصی دارند و در همان محل، شرکت محصولات را در کشتی قرار میدهد و صادر میکند.
وی افزود: در حال حاضر شرکتهای سیمانی ایرانی در عراق وجود دارد که این شرکتها سهامدار شرکتهای عراقی شدهاند و در ایران کلینکر تولید و به عراق صادر میکنند و در این کشوراین کلینکر تبدیل به سیمان میشود.
کارشناس ارشد بازار سرمایه،گفت: با توجه به این که اختلاف قیمت دلاری میان نرخ داخل و خارج از کشور بالا است، در صورتی که از داخل کشور فشاری به صنعت سیمان وارد و یا روی این محصولات نرخگذاری انجام شود، شرکتهای سیمانی محصولات خود را به سایر کشورها صادر خواهند کرد و منافع خود را در نظر خواهند گرفت حتی اگر هزینه حمل و نقل زیادی به آنها تحمیل شود.
مهمان ناخوانده صنعت سیمان
وی به قطعی گاز و برق اشاره کرد و گفت: قطعی گاز و برق یک اتفاق نامیمونی است که چند سالی مهمان صنعت سیمان است که علت آن وجود ناترازی انرژی است که ریشه در قیمتگذاری دستوری دارد و منجر به کمبود عرضه شده است. تابستانها صنعت سیمان با قطعی برق روبهروست که این مشکل برای صنعت بسیار جدی نیست و در زمستان، قطعی گاز روی مناطق مختلف تاثیر متفاوت خواهد گذاشت چرا که این صنعت تنوع جغرافیایی بالایی دارد.
جمشیدیان تاکید داشت: شرکتهایی که در مناطق سردسیر قرار دارند، با مشکل کمبود گاز و مجموعههایی که در مناطق گرمسیر هستند از کمبود برق متاثر میشوند. البته شرکتهای سیمانی خود را برای این چالش آماده کردهاند و در مقاطعی که با کمبود مواجه نیستند کلینکر تولید میکنند. کلینکر در یک مرحله پیش از تولید سیمان قرار دارد که کلینکر قابلیت انبارش دارد چرا که سیمان، قابلیت انبار شدن ندارد و سریعا میتواند خاصیت خود را از دست دهند. بنابراین با ذخیره کلینکر، شرکتها میتوانند در بازههایی که با کمبود روبهرو هستند، مشکل کمبود برق و گاز را در تابستان و زمستان پشت سر بگذارند.
اثرات تجدید ارزیابی بر سیمانی ها
کارشناس ارشد بازار سرمایه گفت: ریشه تجدید ارزیابی در اقتصاد تورمی نهفته است و نقش مثبتی در بازار سرمایه میتواند ایفا کند. به عنوان مثال ترازنامه شرکتی که برای ۲۰ سال گذشته است، نمیتواند یک تحلیل مناسب به سرمایهگذار دهد و برخی از داراییها مانند زمین و تجهیزات مستهلک شده و ارزش دارایی این شرکتها مشخص نمیشود و با تجدید ارزیابی میتوان به ارزش ذاتی دارایی این شرکتها پی برد.
وی ادامه داد: در صنعت سیمان، اکثر شرکتها قدیمی هستند و داراییهای مستهلک زیادی دارند و یک ظرفیت اسمی بلااستفاده در این صنعت مشاهده میشود، مانند سیمان تهران که از ۷ واحد تولید آن صرفا ۴ عدد فعال و مابقی فرسوده شده است. بنابراین در صنعت سیمان یک ظرفیت اسمی و فرسوده در صنعت سیمان وجود دارد که یک زنگ خطر است.
جمشیدیان اشاره کرد: این فرسودگی منجر به کاهش تولید و کاهش عرضه میشود، اگر میزان تقاضا در همین میزان باقی بماند، با افزایش قیمت روبهرو خواهیم بود. بنابراین باید به فکر سرمایهگذاری و به روز کردن صنایع در کشور باشیم. بنابراین تجدید ارزیابی برای این صنعت الزامی است.
کارشناس ارشد بازار سرمایه ادامه داد: در حال حاضر دولت حاشیه سود شرکتها را بررسی میکند و درصورتی که یک سود قابل توجهی در یک شرکت را مشاهده کند، عوارض یا مالیاتی به شرکت تحمیل میکند تا از این محل برای خود تامین مالی کند. در صورتی که شرکتها از محل ماشینآلات، زمینها وغیره تجدید ارزیابی کنند، استهلاک از بهای تمام شده کم میشود و در نتیجه این حاشیه سود بشدت کاهش مییابد. در نتیجه این کاهش حاشیه سود به کاهش حساسیت دولت به گرفتن عوارض و مالیات منجر میشود.
وی در ادامه تشریح کرد: از طرف دیگر، زمانی که سرمایهگذار یک ترازنامه شفاف را بررسی میکند، باید داراییها کاملا مشخص باشند، به عنوان مثال برخی از شرکتها در نقاطی قرار دارند که به علت آلودگی باید به مناطق دیگر منتقل شوند و املاک این شرکتها بسیار ارزشمند است و این املاک جزو داراییهای سهامدار هم هستند. ارزش برخی از این داراییها برای سهامداران مشخص نشده و سهامداران از آن آگاه نیستند و بایدمطلع شوند چرا که حتی اگر یک سهم هم داشته باشند، به همان میزان مالک شرکت محسوب میشوند و شفافیت ترازنامه و آگاهی از آن جزو حقوق این سهامداران است. قطعا تجدید ارزیابی یک اتفاق میمون و مثبتی است که روی قیمت سهم اثرگذار خواهد بود.
جمشیدیان مطرح کرد: بزرگترین هلدینگ سیمانی کشور در اختیار تامین اجتماعی است و با شروع تجدید ارزیابی توسط این مجموعه، این امر تبدیل به یک روال عادی در میان شرکتهای بازار سرمایه میشود. در نتیجه بازدهی این شرکتهایی که زودتر به تجدید ارزیابی روی آوردهاند نسبت به سایرین وضعیت بهتری دارند. بنابراین موج تجدید ارزیابی میتواند به باقی بازارها نیز تسری پیدا کند.
کارشناس ارشد بازار سرمایه اضافه کرد: یکی از مشکلات بازار سرمایه، تورم شدیدی است که سایر داراییها در سایر بازارها وجود داشته اما این تورم بر قیمت سهم منعکس نشده و اثری نداشته است. تجدید ارزیابی میتواند تورمی که در سایر بخشهای جامعه وجود دارد، مانند تورم ملک که از دارایی شرکت است، در ترازنامه منعکس شود و این امر باعث میشود که سهامدار از قیمت و ارزش واقعی سهم و داراییهای شرکت آگاه شود.
خبرنگار: محمد نعمت زاده
نظر شما