۲ چالش‌ اصلی تأمین مالی/ رونق بورس با عرضه اولیه

آینده صنعت بیمه در ایران با وجود چالش‌های اقتصادی نظیر تحریم‌ها، نوسانات نرخ ارز و تورم، در عین حال فرصت‌های قابل توجهی برای رشد و تحول دارد.

به گزارش صدای بورس،آینده صنعت بیمه در ایران با وجود چالش‌های اقتصادی نظیر تحریم‌ها، نوسانات نرخ ارز و تورم، در عین حال فرصت‌های قابل توجهی برای رشد و تحول دارد، محسن قره خانی، عضو رسمی انجمن حرفه‌ای صنعت بیمه با بیان این مطلب گفت: به نظر می‌رسد دیجیتالی شدن خدمات بیمه‌ای و ورود فناوری‌های نوین مانند اینشورتک (InsurTech) بتواند تحولات چشمگیری در این صنعت ایجاد کند. توسعه بیمه‌های تخصصی، به ویژه در حوزه‌های درمانی، مراقبت سالمندی و بیمه‌های زندگی، از جمله زمینه‌هایی است که می‌تواند به افزایش ضریب نفوذ بیمه در جامعه کمک کند. همچنین، افزایش آگاهی عمومی نسبت به مزایای بیمه‌های سرمایه‌گذاری، بازنشستگی مکمل و بیمه‌های مرتبط با صندوق طلا، می‌تواند تقاضا برای این محصولات را افزایش دهد. با این حال، موفقیت صنعت بیمه در گروی ثبات اقتصادی، اصلاحات ساختاری و همکاری نزدیک بین دولت و بخش خصوصی است تا بتوان از پتانسیل‌های موجود به بهترین شکل بهره‌برداری کرد.

* به نظر شما حضور شرکت‌های بیمه‌ای در بازار توانسته اهداف مدنظر شرکت‌ها را محقق کند؟
حضور شرکت‌های بیمه‌ای در بازار سرمایه تا حدودی توانسته است به اهداف مدنظر برخی از شرکت‌ها، به ویژه شرکت‌های تخصصی مانند بیمه‌های اتکایی، دست یابد. این شرکت‌ها با تمرکز بر حوزه‌های تخصصی و استفاده از ظرفیت‌های بازار سرمایه، توانسته‌اند به رشد نسبی و بهبود وضعیت مالی خود کمک کنند. با این حال، شرکت‌های بیمه عمومی به دلیل نبود سیستم‌های بیمه‌گری پیشرفته و درگیر بودن در فرایند توسعه نرم‌افزارها و زیرساخت‌های فنی، با چالش‌های بیشتری مواجه هستند. این فرایندها زمان‌بر بوده و باعث شده است که این شرکت‌ها نتوانند به طور کامل به اهداف خود دست یابند. با این وجود، ورود شرکت‌های بیمه جدید به بازار را می‌توان به عنوان یک گام مثبت در جهت افزایش رقابت و بهبود کیفیت خدمات ارزیابی کرد. اهداف اصلی شرکت‌های بیمه بازرگانی، سودآوری و ارائه خدمات باکیفیت در کنار حفظ توانگری مالی است. بیمه مرکزی به عنوان نهاد نظارتی، نظارت دقیقی بر توانگری مالی شرکت‌های بیمه‌ای اعمال می‌کند تا از ثبات و سلامت مالی این شرکت‌ها اطمینان حاصل کند. اما وضعیت اقتصادی کشور، از جمله تورم بالا و نوسانات نرخ ارز، باعث شده است که سودآوری شرکت‌های بیمه تحت تأثیر قرار گیرد. این شرایط چالش‌هایی را برای تحقق اهداف مالی و خدماتی شرکت‌ها ایجاد کرده است. برای بهبود این وضعیت، نیازمند اصلاحات ساختاری در حوزه بیمه، افزایش سرمایه‌گذاری در فناوری و بهبود مدیریت ریسک هستیم تا شرکت‌های بیمه‌ای بتوانند در شرایط اقتصادی دشوار نیز به اهداف خود دست یابند.

* آینده شرکت را در بورس چگونه می‌بینید؟
آینده شرکت بیمه اتکایی تهران در بورس به عوامل متعددی از جمله مدیریت ریسک، رشد پرتفوی اتکایی و توانایی در افزایش سودآوری بستگی دارد. در شرایط فعلی، اگر شرکت بتواند با شفافیت مالی بالا، بهینه‌سازی سرمایه‌گذاری‌ها و افزایش نرخ بازده دارایی‌های خود عمل کند، پتانسیل رشد ارزش سهام آن به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت. حضور شرکت در بورس نه تنها می‌تواند منابع مالی جدیدی را برای توسعه فراهم کند، بلکه با جذب سرمایه‌گذاران جدید، امکان گسترش فعالیت‌ها و بهبود جایگاه رقابتی آن را نیز فراهم می‌سازد. الزام بیمه مرکزی به افزایش سرمایه و حرکت به سمت ترکیب سهامداران خصوصی نیز می‌تواند به تقویت بنیه مالی شرکت و افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران کمک کند. با توجه به اینکه وضعیت صنعت بیمه و به ویژه بیمه اتکایی، آینه‌ای از وضعیت اقتصادی کلان کشور است، در دوران رونق اقتصادی، این صنعت نیز از رشد قابل توجهی برخوردار خواهد شد. شرکت بیمه اتکایی تهران با بهره‌گیری از چابکی و توانایی تطبیق با شرایط متغیر بازار، می‌تواند از فرصت‌های پیش‌رو بهره‌برداری کند. با توجه به پتانسیل‌های موجود و برنامه‌های توسعه‌ای شرکت، آینده روشنی برای بیمه اتکایی تهران در بورس پیش‌بینی می‌شود، به شرط آنکه مدیریت شرکت بتواند با رویکردی استراتژیک و هوشمندانه، چالش‌های پیش‌رو را به فرصت تبدیل کند و از ظرفیت‌های بازار سرمایه به بهترین شکل استفاده کند.

* چرا تأمین مالی سخت شده است؟
تأمین مالی در ایران با چالش‌های جدی مواجه شده است که مهم‌ترین دلیل آن، نرخ بالای تورم و کاهش ارزش پول ملی است. تورم بالا باعث شده است سرمایه‌گذاران تمایل کمتری به سرمایه‌گذاری در بخش‌های مولد اقتصادی داشته باشند و به جای آن، به سمت دارایی‌های غیرمولد مانند مسکن، طلا و بازارهای موازی مانند رمزارزها روی آورند. این موضوع باعث کاهش نقدینگی در بازارهای اصلی و افزایش هزینه تأمین مالی برای بنگاه‌های اقتصادی شده است. از سوی دیگر، بانک‌ها برای جذب نقدینگی بیشتر، نرخ سود سپرده‌ها را افزایش داده‌اند که این امر نیز به کاهش تمایل سرمایه‌گذاران برای ورود به بخش‌های تولیدی و صنعتی منجر شده است. علاوه بر تورم، شرایط ریسک سیستماتیک و نوسانات شدید قیمت ارز نیز تأثیر بسزایی در دشواری تأمین مالی داشته است. تحریم‌های بین‌المللی و محدودیت‌های بانکی، دسترسی به منابع مالی خارجی را با مشکل مواجه کرده و باعث شده است که بسیاری از شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی نتوانند از منابع بین‌المللی برای تأمین مالی استفاده کنند. همچنین، نااطمینانی‌های ناشی از بحران‌های اقتصادی و نوسانات بازار، سرمایه‌گذاران را به حفظ نقدینگی و اجتناب از سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت سوق داده است. در چنین شرایطی، بهبود فضای کسب‌وکار، کاهش نرخ تورم و ایجاد ثبات در بازار ارز می‌تواند به کاهش چالش‌های تأمین مالی کمک کند.

* نگاه شما به آینده بازار سرمایه در پرتو ریسک‌های سیستماتیک چیست؟
آینده بازارسرمایه ایران در پرتو ریسک‌های سیستماتیک موجود، نیازمند تحلیل دقیق و همه‌جانبه است. از طرفی، ریسک‌های اقتصادی مانند تورم بالا، نوسانات نرخ ارز و کاهش رشد اقتصادی، همراه با ریسک‌های سیاسی ناشی از تحریم‌های بین‌المللی و تغییرات سیاست‌های داخلی، فشار قابل توجهی بر بازار سرمایه وارد کرده‌اند. همچنین، چالش‌های مالی مانند کمبود نقدینگی، ضعف در تأمین مالی شرکت‌ها و قیمت‌گذاری دستوری، باعث کاهش جذابیت این بازار برای سرمایه‌گذاران شده‌اند. علاوه بر این، مسائلی مانند بحران نقدینگی در بخش تولید، ناترازی انرژی و کمبود برق و گاز، به ویژه برای صنایع انرژی‌بر، شرایط را پیچیده‌تر کرده است. تغییرات مکرر قوانین و مقررات نیز بر بی‌ثباتی بازار افزوده و اعتماد سرمایه‌گذاران را تحت تأثیر قرار داده است. با این حال، نکات مثبت و امیدوارکننده‌ای نیز در افق بلندمدت بازار سرمایه دیده می‌شود. دولت چهاردهم با تاکید بر نجات بورس و تغییر نگاه خود نسبت به این بازار، گام‌هایی در جهت بهبود شرایط برداشته است. تلاش برای افزایش شفافیت، کاهش محدودیت‌های معاملاتی و تقویت سرمایه‌گذاری غیرمستقیم می‌تواند به بازگرداندن اعتماد سرمایه‌گذاران کمک کند. همچنین، آماده‌سازی برای تعامل با جهان و تلاش برای بهبود روابط با کشورهای همسایه، فرصت‌های جدیدی را برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی و توسعه بازار سرمایه فراهم می‌کند. در صورتی که این سیاست‌ها به درستی اجرا شوند و ریسک‌های سیستماتیک به تدریج کاهش یابند، بازار سرمایه ایران می‌تواند به یکی از گزینه‌های جذاب برای سرمایه‌گذاری در منطقه تبدیل شود.

* سال آینده بهتر است روی چه‌چیز سرمایه‌گذاری کنیم؟
در شرایط عدم اطمینان اقتصادی، تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری یک راهبرد منطقی برای کاهش ریسک و افزایش بازدهی است. وابستگی بازارهای مالی به عوامل کلان اقتصادی، از جمله نوسانات نرخ ارز و تحولات سیاسی، اهمیت بررسی سناریوهای مختلف را دوچندان کرده است. در حال حاضر، صندوق‌های طلا به دلیل همبستگی بالا با نرخ ارز و ماهیت محافظه‌کارانه، گزینه‌ای جذاب محسوب می‌شوند. از سوی دیگر، در صورت افزایش نرخ ارز، سرمایه‌گذاری در سهام شرکت‌های پتروشیمی و معدنی می‌تواند بازدهی مطلوبی داشته باشد. اما اگر ثبات اقتصادی ادامه یابد، بازار سرمایه همچنان پتانسیل رشد بیشتری نسبت به سایر بازارها خواهد داشت و یک سبد متنوع متشکل از سهام بنیادی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری بخشی، و دارایی‌های فیزیکی مانند صندوق‌های املاک، خودرو و طلا، استراتژی بهینه‌ای به شمار می‌رود.
به‌عنوان یک فعال بازار سرمایه، باور به نقش بازار بورس در تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی و توسعه سرمایه‌گذاری‌های پایدار، امری ضروری است. بورس ایران، در صورت بهبود وضعیت سیاسی و استمرار ثبات اقتصادی، می‌تواند یکی از پربازده‌ترین بازارها باشد. سرمایه‌گذاری در صندوق‌های تخصصی، از جمله صندوق‌های سرمایه‌گذاری در املاک، خودرو و صنایع استراتژیک، علاوه بر کاهش ریسک، می‌تواند فرصت‌های رشد قابل‌توجهی را ایجاد کند. در نهایت، موفقیت در سرمایه‌گذاری مستلزم تحلیل دقیق شرایط اقتصادی، ارزیابی ریسک‌ها و اتخاذ تصمیمات منطقی بر اساس تحولات داخلی و بین‌المللی است.

* چه چیز رشد بازار را متوقف می‌کند؟
رشد بازار سرمایه ایران تحت تأثیر عوامل متعدد اقتصادی و سیاسی قرار دارد که می‌تواند موجب کندی یا توقف آن شود. یکی از مهم‌ترین این عوامل، بی‌ثباتی اقتصادی و نرخ تورم بالا است که باعث کاهش پیش‌بینی‌پذیری در بازار و کاهش انگیزه سرمایه‌گذاران می‌شود. نوسانات شدید نرخ ارز نیز نقش کلیدی در بی‌ثباتی بازار ایفا می‌کند، زیرا بر ارزش دارایی‌های مالی و سودآوری شرکت‌های بورسی تأثیر مستقیم دارد. علاوه بر این، مداخلات دولتی و سیاست‌های دستوری، مانند قیمت‌گذاری اجباری در صنایع کلیدی و تصمیمات ناگهانی در حوزه بازار سرمایه، اعتماد فعالان اقتصادی را کاهش داده و خروج نقدینگی از بورس را تسریع می‌کند. ریسک‌های سیاسی و تحریم‌های بین‌المللی نیز از دیگر عوامل اثرگذار هستند که دسترسی بنگاه‌های اقتصادی به منابع مالی و بازارهای خارجی را محدود کرده و رشد پایدار بازار سرمایه را با چالش مواجه می‌سازند.
در کنار این مسائل، افزایش نرخ بهره بانکی و انتشار اوراق دولتی موجب جذاب‌تر شدن گزینه‌های کم‌ریسک برای سرمایه‌گذاران شده و نقدینگی را از بورس به سمت ابزارهای مالی دیگر سوق می‌دهد. همچنین، سیاست‌های تورمی و عدم کنترل نقدینگی، ارزش واقعی سرمایه‌گذاری‌های بورسی را تضعیف کرده و ریسک سرمایه‌گذاری در این بازار را افزایش می‌دهد. برای جلوگیری از توقف رشد بازار سرمایه، لازم است که سیاست‌های اقتصادی باثبات‌تری اجرا شود، شفافیت و پیش‌بینی‌پذیری در تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی افزایش یابد و از اعمال سیاست‌های دستوری که منجر به خروج سرمایه از بازار می‌شود، اجتناب گردد.

* در فعالیت‌های بازار به نوسان قیمت ارز چه وزنی می‌دهید؟
نوسان قیمت ارز یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر بازار سرمایه ایران است. افزایش نرخ ارز به نفع شرکت‌های صادرات‌محور (نفت، پتروشیمی، فولاد، معادن) است و باعث رشد سودآوری این شرکت‌ها می‌شود. شرکت‌های واردات‌محور (خودروسازی، دارویی، غذایی) در صورت افزایش نرخ ارز با افزایش هزینه‌های تولید مواجه می‌شوند که منجر به کاهش سودآوری آن‌ها می‌شود. افزایش نرخ ارز همچنین باعث تورم شده که ممکن است برخی صنایع را تحت تأثیر منفی قرار دهد.

* در سقوط ۹۹ اعتماد بسیاری از سرمایه‌گذاران از بین رفت. آیا این اعتماد احیا شده است؟
اعتماد سرمایه‌گذاران به بازار سرمایه پس از سقوط سال ۹۹ هنوز به‌طور کامل احیا نشده است. این سقوط که ناشی از ورود هیجانی سرمایه‌گذاران، سیاست‌های حمایتی ناپایدار دولت و عرضه‌های سنگین بدون مدیریت صحیح بود، باعث شد بسیاری از فعالان بازار دچار زیان‌های سنگین شوند و نگاه محتاطانه‌تری به بورس داشته باشند. علاوه بر این، چالش‌هایی همچون نقدشوندگی پایین، دامنه نوسان محدود، و نبود حمایت مؤثر از سهامداران خرد همچنان به عنوان موانعی جدی بر سر راه بازگشت اعتماد عمومی به بازار باقی مانده است. با این حال، امکان احیای این اعتماد وجود دارد. بورس در بلندمدت همواره بازدهی مناسبی داشته و در صورت اجرای سیاست‌های منطقی، می‌تواند مجدداً به یک گزینه جذاب برای سرمایه‌گذاری تبدیل شود. مهم‌ترین عامل در بازگشت اعتماد، افزایش نقدشوندگی بازار است، چرا که نقدشوندگی بالا یکی از ویژگی‌های کلیدی یک بازار سالم محسوب می‌شود. شفافیت در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی، حمایت از سهامداران خرد، و ایجاد ثبات در قوانین و مقررات می‌تواند به تدریج زمینه بازگشت سرمایه‌گذاران را فراهم کند و نقش بازار سرمایه را در تأمین مالی اقتصاد پررنگ‌تر سازد.

* اخیراً موضوع کنترل تورم از طریق بورس مطرح شده، این موضوع چه اندازه درست است؟
کنترل تورم از طریق بورس به‌طور کامل امکان‌پذیر نیست، اما می‌تواند به عنوان یک ابزار مکمل در مدیریت نقدینگی و کاهش فشارهای تورمی عمل کند. بازار سرمایه با جذب نقدینگی سرگردان و هدایت آن به سمت شرکت‌های تولیدی و مولد، می‌تواند به کاهش تقاضا در بازارهای موازی مانند ارز، طلا و مسکن کمک کند. این امر می‌تواند تا حدی از افزایش قیمت‌ها در این بازارها جلوگیری کرده و به کنترل تورم کمک کند. با این حال، اگر رشد بازار سرمایه صرفاً ناشی از سیاست‌های حمایتی کوتاه‌مدت و بدون پشتوانه رشد واقعی تولید باشد، ممکن است به ایجاد حباب‌های قیمتی و بی‌ثباتی در بازار منجر شود. بنابراین، بورس به تنهایی نمی‌تواند راه‌حل نهایی برای کنترل تورم باشد.
برای آنکه بورس بتواند نقش مؤثری در کنترل تورم ایفا کند، باید نقدینگی را به سمت بخش‌های مولد و تولیدی اقتصاد هدایت کند. این امر مستلزم ایجاد زیرساخت‌های مناسب، بهبود فضای کسب‌وکار و ارائه مشوق‌های مالیاتی برای شرکت‌های فعال در بورس است. علاوه بر این، هماهنگی بین سیاست‌های پولی، مالی و بازار سرمایه ضروری است تا بتوان به نتایج پایدار دست یافت. در نهایت، کنترل تورم نیازمند اجرای سیاست‌های جامع‌تری از جمله مدیریت نقدینگی، اصلاح نظام بانکی و بهبود بهره‌وری در بخش‌های مختلف اقتصاد است. بورس می‌تواند به عنوان یکی از ابزارهای این فرایند عمل کند، اما نمی‌تواند جایگزین سیاست‌های کلان اقتصادی شود.

* چطور عرضه‌های اولیه می‌توانند به رونق بازار کمک کنند؟
عرضه‌های اولیه در صورت اجرای صحیح و برنامه‌ریزی شده می‌توانند نقش مهمی در رونق بازار سرمایه ایفا کنند. این عرضه‌ها با جذب نقدینگی جدید به بازار، به افزایش عمق و نقدشوندگی بازار کمک می‌کنند و می‌توانند به عنوان ابزاری مؤثر برای جذب سرمایه‌گذاران خرد و نهادی عمل کنند. قیمت‌گذاری منصفانه و شفاف در عرضه‌های اولیه نیز می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران را افزایش دهد و آن‌ها را به مشارکت بیشتر در بازار ترغیب کند. علاوه بر این، عرضه‌های اولیه فرصت‌های سرمایه‌گذاری جدیدی را برای افراد تازه‌وارد فراهم می‌آورند و به توسعه فرهنگ سرمایه‌گذاری در سطح جامعه کمک می‌کنند. این فرایند می‌تواند به عنوان یک راهکار مؤثر برای هدایت نقدینگی به سمت بخش مولد اقتصاد عمل کند. با این حال، اگر عرضه‌های اولیه بدون در نظر گرفتن ظرفیت بازار و حمایت حقوقی مناسب انجام شوند، ممکن است اثرات منفی به همراه داشته باشند. عرضه‌های بی‌رویه و بدون برنامه می‌توانند باعث خروج نقدینگی از سایر سهام و ایجاد نوسانات نامتعادل در بازار شوند. همچنین، قیمت‌گذاری غیرمنصفانه یا عدم شفافیت در فرایند عرضه می‌تواند به کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران و ایجاد بی‌ثباتی در بازار منجر شود. بنابراین، برای بهره‌برداری حداکثری از مزایای عرضه‌های اولیه، ضروری است که نهادهای نظارتی با دقت بالا بر این فرایند نظارت کنند و سیاست‌های حمایتی مناسبی برای حفظ تعادل بازار در نظر بگیرند. در نهایت، عرضه‌های اولیه باید به گونه‌ای طراحی شوند که علاوه بر جذب نقدینگی، به توسعه پایدار بازار سرمایه نیز کمک کنند.

* برآورد کلی شما از شرایط بازار در پایان سال ۱۴۰۴ چیست؟
برآورد کلی از شرایط بازار در پایان سال ۱۴۰۴ به شدت تحت تأثیر سیاست‌های اقتصادی و اصلاحات ساختاری قرار خواهد داشت. در صورتی که سیاست‌های اصلاحی در حوزه قیمت‌گذاری آزاد، کنترل تورم و افزایش شفافیت اجرایی شود، بازار سرمایه می‌تواند رشد قابل توجهی را تجربه کند. صنایع کلیدی مانند پتروشیمی، فولاد و معدن به دلیل پتانسیل بالای صادراتی و ارزش افزوده زیاد، می‌توانند به موتورهای محرک بازار تبدیل شوند. همچنین، بهبود فضای کسب‌وکار و جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی می‌تواند به افزایش نقدینگی و رونق بازار کمک کند. با این حال، موفقیت این سناریو مستلزم ثبات سیاسی و اقتصادی و اجرای دقیق سیاست‌های اصلاحی است. در مقابل، اگر بی‌ثباتی اقتصادی و تورم بالا ادامه یابد، نوسانات شدید در بازار سرمایه محتمل خواهد بود و ممکن است سرمایه‌گذاران به سمت بازارهای موازی مانند طلا، ارز و مسکن حرکت کنند. این شرایط می‌تواند به کاهش نقدشوندگی و عمق بازار منجر شود و اعتماد سرمایه‌گذاران را تضعیف کند. با این وجود، با توجه به ظرفیت‌های بالقوه بازار سرمایه و تلاش‌های اخیر برای بهبود زیرساخت‌ها، نسبت به آینده بازار در سال ۱۴۰۴ خوش‌بین هستیم. در هر صورت، موفقیت بازار سرمایه در گروی اجرای سیاست‌های پایدار، افزایش شفافیت و تقویت نهادهای نظارتی است تا بتواند به عنوان محرک اصلی رشد اقتصادی عمل کند.

* استراتژی بازار برای دامنه نوسان باید چگونه باشد؟
استراتژی بازار در خصوص دامنه نوسان باید به گونه‌ای طراحی شود که ضمن حفظ ثبات و امنیت بازار، به افزایش نقدشوندگی و عمق بازار نیز کمک کند. در این راستا، پیشنهاد می‌شود دامنه نوسان به تدریج افزایش یابد و در نهایت به سمت حذف کامل حرکت کند. این اقدام می‌تواند به بهبود کارایی بازار و جذب سرمایه‌گذاران بیشتر منجر شود. برای شرکت‌های بزرگ و بنیادی که از ثبات مالی و عملکردی بالاتری برخوردارند، بهتر است دامنه نوسان بازتر در نظر گرفته شود تا معاملات با کارایی بیشتری انجام پذیرد. این رویکرد به افزایش مشارکت سرمایه‌گذاران نهادی و کاهش نوسانات غیرضروری کمک می‌کند. با این حال، حذف یا افزایش دامنه نوسان باید همراه با اعمال کنترل‌های نظارتی قوی‌تر باشد تا از سفته‌بازی و نوسان‌گیری غیرمنطقی جلوگیری شود. نظارت دقیق بر معاملات، افزایش شفافیت اطلاعاتی و اجرای قوانین سختگیرانه در مورد تخلفات بازار می‌تواند به ایجاد تعادل بین آزادی عمل سرمایه‌گذاران و ثبات بازار کمک کند. همچنین، آموزش سرمایه‌گذاران خرد و افزایش آگاهی آن‌ها درباره ریسک‌های بازار نیز از جمله اقدامات مکملی است که می‌تواند به کاهش رفتارهای هیجانی و غیرمنطقی در بازار منجر شود. در نهایت، این استراتژی باید به گونه‌ای اجرا شود که ضمن افزایش جذابیت بازار، اطمینان و اعتماد سرمایه‌گذاران را نیز تقویت کند.

* راه‌های گسترش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در بازار چیست؟
گسترش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم در بازار سرمایه نیازمند ایجاد بسترهای مناسب و جذاب برای سرمایه‌گذاران است. یکی از راه‌های مؤثر، سرمایه‌گذاری در بازار اولیه و طرح‌های صنعتی است که در نهایت به انتشار سهام در بورس منجر می‌شود. این روش می‌تواند با کاهش ریسک سرمایه‌گذاری مستقیم و افزایش شفافیت، اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب کند. همچنین، فرهنگ‌سازی درباره صندوق‌های سرمایه‌گذاری و ETF ها از طریق آموزش و اطلاع‌رسانی گسترده، می‌تواند به افزایش مشارکت عمومی در این حوزه کمک کند. افزایش نظارت و شفافیت در عملکرد صندوق‌های سرمایه‌گذاری نیز از جمله اقدامات ضروری است تا سرمایه‌گذاران با اطمینان بیشتری به این ابزارهای مالی روی آورند. از سوی دیگر، توسعه صندوق‌های بخشی مانند صندوق‌های فعال در حوزه بیمه (نماد بازبیمه) و صندوق‌های طلا می‌تواند به تنوع بخشی سبد سرمایه‌گذاری و کاهش ریسک کمک کند. این صندوق‌ها با تمرکز بر بخش‌های خاص، امکان سرمایه‌گذاری هدفمند و تخصصی را فراهم می‌آورند. علاوه بر این، ایجاد صندوق‌های جدید با تمرکز بر صنایع نوظهور یا بخش‌های دارای پتانسیل رشد بالا، می‌تواند جذابیت سرمایه‌گذاری غیرمستقیم را افزایش دهد. در نهایت، همکاری نهادهای نظارتی و سازمان‌های مالی برای تسهیل فرایندهای سرمایه‌گذاری و ارائه مشوق‌های مالیاتی می‌تواند به گسترش این نوع سرمایه‌گذاری‌ها کمک شایانی کند.

* چرا رابطه بیمه‌ها با بازار سهام تقریباً قطع است و از ظرفیت‌های بازار سرمایه استفاده نمی‌شود؟
رابطه بیمه‌ها با بازار سهام در ایران به دلایل متعددی تقریباً قطع شده و از ظرفیت‌های بازار سرمایه بهره‌برداری نمی‌شود. در حالیکه در دنیا راهکارهای نوین بیمه ای در بازار سرمایه ارایه می‌شود. یکی از مهم‌ترین دلایل این موضوع، تمرکز بیمه‌ها بر سرمایه‌گذاری در اوراق با درآمد ثابت است که به دلیل ماهیت بلندمدت تعهداتشان، این اوراق را به عنوان گزینه‌ای کم‌ریسک و مطمئن ترجیح می‌دهند. از سوی دیگر، ریسک بالای بازار سهام و نوسانات شدید آن، بیمه‌ها را از سرمایه‌گذاری مستقیم در این بازار بازمی‌دارد. علاوه بر این، نبود قوانین و چارچوب‌های حمایتی مناسب برای ورود بیمه‌ها به بازار سرمایه و فقدان موسسات ارزیابی ریسک و اکچوئری حرفه‌ای، باعث شده تا بیمه‌ها نتوانند با اطمینان کافی در این بازار فعالیت کنند. دانش فنی کم در زمینه طراحی اوراق بهادار بیمه ای در بازار سهام و عدم اطمینان به بازدهی مناسب نیز از دیگر موانع اصلی در این مسیر است. از سوی دیگر، نرخ بهره بالا در بازارهای مالی داخلی و نرخ بیمه نازل، جذابیت سرمایه‌گذاری در بخش بیمه را کاهش داده است. این موضوع باعث شده تا سرمایه‌گذاران تمایل کمتری به ورود به این صنعت نشان دهند و سود فنی شرکت‌های بیمه‌ای نیز تحت تأثیر قرار گیرد. برای بهبود این وضعیت، نیازمند اصلاح قوانین و ایجاد چارچوب‌های حمایتی مناسب، افزایش دانش فنی و تخصصی در زمینه سرمایه‌گذاری، و ایجاد موسسات ارزیابی ریسک حرفه‌ای هستیم. همچنین، کاهش نرخ بهره و افزایش نرخ بیمه می‌تواند به جذب سرمایه‌گذاران و بهبود رابطه بیمه‌ها با بازار سرمایه کمک کند. در نهایت، ایجاد ثبات در بازار سهام و کاهش نوسانات آن نیز می‌تواند تمایل بیمه‌ها را برای ورود به این بازار افزایش دهد.

* مشکلات تأمین مالی بخش خصوصی چیست؟
مشکلات تأمین مالی بخش خصوصی در صنعت بیمه ایران، تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که مهم‌ترین آن‌ها حاشیه سود کم و کاهش سود نقدی موسسات بیمه است. این موضوع باعث شده تا جذابیت سرمایه‌گذاری در این بخش کاهش یابد و شرکت‌ها با محدودیت منابع مواجه شوند. علاوه بر این، بالا بودن نرخ بهره بانکی، هزینه تأمین مالی را به طور قابل توجهی افزایش داده و شرکت‌ها را مجبور به پرداخت هزینه‌های بالاتر برای جذب منابع مالی کرده است. همچنین، عدم دسترسی به بازارهای بین‌المللی به دلیل تحریم‌ها، امکان استفاده از منابع خارجی را محدود کرده و شرکت‌ها را به سمت منابع داخلی سوق داده است. از سوی دیگر، کاهش نقدینگی در بازار سرمایه و دشواری در تأمین مالی از طریق عرضه سهام یا اوراق، چالش دیگری است که بخش خصوصی با آن مواجه است. این شرایط باعث شده تا شرکت‌ها نتوانند به راحتی از ظرفیت‌های بازار سرمایه برای جذب منابع استفاده کنند. علاوه بر این، ریسک‌های اقتصادی و تورمی، بی‌اعتمادی سرمایه‌گذاران را افزایش داده و تمایل آن‌ها برای سرمایه‌گذاری در بخش بیمه را کاهش داده است. برای رفع این مشکلات، نیازمند اصلاحات ساختاری در سیاست‌های اقتصادی، کاهش نرخ بهره بانکی، ایجاد ثبات در بازارهای مالی و بهبود فضای کسب‌وکار هستیم تا بخش خصوصی بتواند با اطمینان بیشتری به تأمین مالی و توسعه فعالیت‌های خود بپردازد.

  • ساره صابری - خبــرنگار

  • شماره ۵۸۱ هفته نامه اطلاعات بورس

کد خبر 517955

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =